حج عمره دانش آموزی

        

 

 

                 

 

 

 

 

 

                         آداب و فلسفه حج به روایت پیامبر(ص)   

 

حج بهترین فرصت و برترین زمان برای نمایش عظمت و اقتدار جامعه توحیدی است.

پیامبر (ص) به دستور خداوند در فراخوانی، مسلمانان را به ادای این ودیعه الهی و شناخت فرایض آن دعوت می نمود و بارها در فرمایشهای خود، ارزش و فضیلت حج را بازگو می کرد. آنچه می خوانید گزیده ای از سخنان گرانقدر آن حضرت پیرامون مسأله حج و شناخت فلسفه و آداب آن است.

فلسفه حج

به طواف پیرامون خانه خدا و بین صفا و مروه و رمی جمرات فرمان داده شد، فقط برای برپایی یاد خدا.

برترین اعمال، پس از جهاد

از رسول خدا (ص) پرسیدند: کدام یک از کارها با فضیلت تر است؟ حضرت فرمود: ایمان به خدا و پیامبرش. پرسیدند: پس از آن چه؟ فرمود: جهاد در راه خدا. گفتند: پس از آن چه؟ فرمود: حج پذیرفته شده.

پیامبر خدا (ص): انفاق در حج، هفتصد برابر انفاق در راه خدا، پاداش دارد.

پاداش حج

پاداش حج نیکو، جز بهشت نیست.

پیامبر خدا (ص): حج گزار هیچ تسبیح و تهلیل و تکبیری نمی گوید، مگر آن که به سبب آن بشارتی به او داده می شود.

نتایج پیوسته حج گزاردن

پیامبر خدا (ص): زیاد به حج و عمره رفتن، از تنگدستی جلوگیری می کند.

هرکس در حال احرام بمیرد، لبیک گوی برانگیخته می شود.

باریافته باری تعالی

باریافتگان درگاه الهی سه گروهند: رزمنده، حج گزار و به جای آورنده عمره.

میهمان خدا

حاجیان و عمره گزاران، میهمانان خدایند. خداوند، دعوتشان کرده، پاسخ گفته اند. آنان هم از خدا درخواست کرده اند، عطایشان کرده است.

آثار حج

به حج خانه خدا بروید؛ زیرا حج، گناه را می شوید، همچنان که آب، چرک را.

پیوسته حج و عمره بگزارید ؛ زیرا این دو، فقر و گناهان را از بین می برند، آن گونه که کوره آهنگری، زنگار آهن را می زداید.

بی نیازی

حج کنید، هرگز نیازمند نمی شوید.

حجر الاسود

حجر، دست خدا در زمین است. هر که دست خود را بر آن بکشد، با خدا بیعت کرده که نافرمانی اش نکند.

پاکیزگی ره توشه

هرکس خود را برای سفر آماده کند و در وسایلش ]حتی [پرچم حرامی باشد، خداوند، حجش را نمی پذیرد.

نشانه قبولی

نشانه قبولی حج، آن است که بنده، گناهانی را که مرتکب می شده است، ترک کند.

ثواب لبیک گویی

هیچ حج گزاری نیست که روز را، به لبیک گفتن به سر آورد، مگر آن که همراه غروب خورشید، گناهانش پنهان می شود.

کسی که یک روز تا غروب آفتاب، لبیک بگوید، گناهانش از بین می رود و همچون زمانی می شود که مادرش او را به دنیا آورده است.

فضیلت طواف

خداوند، به طواف کنندگان افتخار می کند.

هرکس هفت بار، خانه خدا را طواف کند و آن را بشمارد، برای هرگامش حسنه ای نوشته می شود و گناهی از او محو می گردد و یک درجه بر او افزوده می شود.

پاداش سعی

حج گزار وقتی بین صفا و مروه سعی کند، از گناهانش بیرون می آید.

اهمیت عرفات

برخی از گناهان، جز در عرفات، بخشوده نمی شود.

پاداش جمرات

سنگ زدن به جمره ها، ذخیره روز قیامت است.

حج گزار، وقتی بر جمره ها سنگ بزند، از گناهانش بیرون می آید.

فلسفه قربانی

قربانی برای آن واجب شده است که بینوایان، از گوشت به وسعت و نوا برسند (از گوشت سیر شوند)، پس به آنان بخورانید.

هشدار نسبت به ترک حج

(از وصیتهای پیامبر خدا (ص) به علی (ع)): یا علی !ترک کننده حج، در حال استطاعت، کافر است. خدای متعال می فرماید: برای خداست بر عهده مردم حج خانه خدا، برای کسی که راهی به آن داشته باشد (و بتواند) و هر کس کفر ورزد، خداوند از جهانیان بی نیاز است.

 

  

 

 

 

فلسفه حج

پرسش: 

فلسفه وجوب حج چیست؟

پاسخ:

این عبادت اسلامی همچون سایر عبادات اسلامی دارای حکمت های سودمندی است که سود آن عاید فرد و جامعه می گردد. ما در اینجا به اختصار به بعضی از حکمت های حج می پردازیم:

مهم ترین و سودمندترین حکمت حج اظهار عبودیت و بندگی به پیشگاه خداوند متعال است که این امر در تمام اعمال حج نظیر احرام و طواف و سعی و قربانی و.... مشهود و مشخص است.

علاوه بر این منافع روحی و روانی و اخلاقی بسیاری به شخص حاجی و به جامعه اسلامی می رسد از جمله:

شخص با احرام و قطع وابستگی خود از تعلقات مادی و دنیوی، از تمام قیود و وابستگی های خسران آور رها گشته و آماده عروج و پرواز در فضاهای معنوی و عرفانی می گردد.

 مسلمانان از اقصی نقاط کشورهای اسلامی و غیر اسلامی در ایام مشخص در کنگره عظیم حج جمع می گردند و با اتحاد و همفکری راه حل مشکلات مسلمانان جهان را بررسی کرده و در رفع مشکلات از نیروی عظیم مسلمانان کمک می گیرند. و اتحاد اسلامی را بین همه مسلمانان جهان برقرار می سازند انشاء الله.

 تحرک بازار و اقتصاد مسلمانان. موسم حج از قدیم الایام فرصت خوبی برای رونق خرید و فروش بازرگانان مسلمان و گردش سرمایه در دست کسبه و مستمندان از شرق تا غرب عالم می شود.

 آشنایی با آثار و اخبار پیغمبر اکرم (ص) و زنده نگه داشتن این آثار.

برای تیمن به نقل روایتی در این زمینه بسنده می کنیم:

هشام بن حکم می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: چرا خداوند مردم را به انجام حج و طواف خانه خود فرمان داده است؟

فرمود: خداوند انسانها را آفرید... و آنان را به عملی (حج) دستور داد که اطاعت دین و مصالح دنیای آنان را در بردارد، در موسم حج مسلمان از مشرق و مغرب گرد هم جمع می شوند تا با یکدیگر آشنا گردند و برای اینکه هر ملتی از تجارتها و فرآورده های اقتصادی ملتهای دیگر استفاده کند، و بخاطر اینکه مسافران و حمل و نقل کنندگان در این سفر با کرایه دادن وسیله های نقلیه خود بهره ببرند، و برای اینکه با آثار و اخبار پیغمبر اکرم (ص) آشنا گردند و این آثار همچنان زنده بماند و بدست فراموشی سپرده نشود، و اگر بنا باشد هر ملتی فقط درباره محیط خود سخن بگویند هلاک می گردند و شهرها ویران می شود، و استفاده ها و منافع تجارتی از بین می رود و اخبار و آثار پیغمبر نابود می گردد، این است فلسفه حج.[i]



[i] وسائل الشیعه، جلد 8، کتاب الحج، ابواب وجوب الحج، باب1، حدیث 18

 

  

                       فلسفه حج از دیدگاه امام رضا(ع)

* طیبه مروت

دین به عنوان یک اصل ثابت و غیر قابل انکار در زندگی بشر نقش مهمی را بر عهده دارد و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست. اما اینکه چه مفاهیمی در قالب یک شریعت عهده دار هدایت انسان است و از زبان چه کسی و با چه مضمونی ارایه شده، سؤالی است که انسان همواره در پی کشف آن بوده است.

هماهنگی تعالیم الهی اسلام با فطرت انسان از ویژگی هایی است که باعث تمایز آن از سایر ادیان و موجب گرایش اندیشه های پاک و حقیقت جو شده است که این نشانه جاودانه و جهانی بودن این شریعت مقدس می باشد. بنابراین بر خداوند حکیم است تا برای دوام این اصل ثابت در زندگی بشر و تداوم موافقت احکام و دستورات آن با فطرت انسان، برنامه هایی تدوین کند که در هر عصری و با وجود هر گونه شرایط زمانی علاوه بر موافقت با فطرت الهی انسان، به نیازهای روحی، جسمی، فردی و اجتماعی او پاسخ دهد.

در این راستا «حج» به عنوان سند گویا و جنبش حرکت آفرین اسلام مایه دوام دین و ایجاد روحیه جمعی بین مسلمانانی است که به لحاظ پراکندگی جمعیتی در نقاط مختلف و گستردگی جغرافیایی کشور اسلامی از یکدیگر فاصله گرفته اند. علاوه براین از آنجا که حج ریشه در اصول اعتقادی و فکری مسلمین دارد باعث استحکام پایه های اخلاقی در فرد فرد مسلمین می شود که می توان از آن به عنوان نهضت خودسازی در اسلام یاد کرد، از طرف دیگر «حج» باعث اصلاح اخلاق اجتماعی و تثبیت اخلاق اسلامی در جامعه می شود.

* علت وجوب حج

اهمیت این عبادت الهی در آن جاست که آیات متعددی از قرآن کریم وجوب و فلسفه حج را برای مسلمین تبیین کرده و روایات فراوانی از پیشوایان معصوم(ع) در تثبیت این اندیشه قرآنی وارد شده است که خداوند در سوره آل عمران می فرماید:

«و بر مردم، حج و زیارت آن خانه واجب است، بر هر کسی که توانایی یافته و بر آن راه یابد و هر که کافر شود تنها در خود زیان رسانده است»1

همچنین پیامبرعظیم الشأن اسلام(ص) درباره مقصود از وجوب حج فرموده اند:

«منظور از وجوب حج و طواف و دیگر مناسک به پا داشتن ذکر و یاد خداست»2

امام رضا(ع) نیز در این باره می فرمایند:

«ای مکلف به تکلیف حج، خدایت مورد رحمت قرار دهد، به تو هشدار می دهم که حج فریضه ای از فرایض خداوند جلیل و عزیز است و بر آن که دارای استطاعت می باشد واجب است. و این وجوب در تمام عمر انسان یکباراست و خداوند بر انجام دهنده آن وعده بهشت و گذشت از گناهان داده است و در قرآن مجید که سند تمام حقایق است، روی گردان از این واجب عظیم و فریضه بزرگ را کافر نامیده و به تارک آن وعده آتش قیامت داده، پس ما از آن آتش به حق پناه می بریم»3

* استطاعت شرط وجوب حج

در حدیث شریف حضرت رضا(ع) که در تفسیر آیه مذکور بیان شده است، سخن از شرایط استطاعت به میان آمده است که دلیل بر وجوب حج می باشد.

استطاعت همان توانایی مالی برای حج است و بر هر مسلمانی واجب است که در صورت استطاعت مالی به حج برود، به علاوه از حضرت صادق(ع) روایت شده است که: «تا کعبه برپاست، دین نیز پایدار است.»4 با توجه به نقش مهم حج در حفظ دین و نیز با اهتمام به این امر که پیامبر اسلام(ص) حفظ دین را برهر مسلمانی واجب دانسته اند، نوعی دیگر از استطاعت که ثمره سفر حج است قابل بررسی است و آن استطاعت اجتماعی می باشد.

بنابراین بر مسلمانان واجب است که در صورت توانایی مالی با شرکت در کنگره عظیم حج که مظهر وحدت، انسجام و قدرت امت اسلامی است، استقلال و عدم وابستگی به بیگانگان را برای جامعه مسلمین به ارمغان آورند.

معارف و علل تشریع حج در اندیشه حضرت رضا(ع)

علی بن موسی الرضا(ع) درباره فلسفه و علل تشریع حج خطاب به فضل بن شاذان می فرمایند: «حج به سوی خدا رفتن و در پیشگاه باری تعالی حاضر شدن است»5

حج باطنی که مقصود از زیارت است باعث بروز تحولات اساسی در زائر می شود چرا که مناسک حج سمبلی از مناسک اسلامی است و باعث ایجاد روحیه تقوی در افراد و تربیت نفس می شود.

هدف از آفرینش انسان، معرفت خداست و انسان زمانی به این معرفت دست می یابدکه بوسیله عبادت به تربیت نفس خود بپردازد و حج مشتمل بر تمام نتایجی است که از سایر عبادات چون نماز و روزه حاصل می شود بنابراین در معرفت انسان نسبت به خدا اثری بنیادین دارد.

*کمال طلبی

در ادامه آن حدیث شریف حضرت رضا(ع) سر عظیم حج را این چنین بیان می دارند:«حج زیادت طلبی و کمال خواهی است.»

کمال طلبی در انسان از فطریات مسلم و غیر قابل انکار است و آنچه در مراسم پرفیض حج به ندای فطرت انسان پاسخ می دهد، حرکت انسان بر اساس معرفت الهی به سوی کمال مطلق است.

* حج؛ آغاز حرکتی نو در زندگی

امام رضا(ع) فلسفه مناسک و اعمالی که در حج وارد شده را نشان از تحولی می دانند که حج در روح انسان به جای می گذارد و آن ابراز پشیمانی از گذشته و بازگشت به خویشتن است، رجعتی که باعث شروعی نو و هدفمند و جبران کننده خسارتهای گذشته است.

حج، از گذشته تاریک و پر گناه خارج شدن و از آنچه در گذشته انجام شده، توبه کردن است و برای آینده کار خوب و نیک را از نو آغاز کردن.(6)

* حج؛ تمرین خودسازی

علی بن موسی الرضا(ع) در این رابطه معتقدند که: در حج بدن را به سختی انداختن، از زن و فرزند دور شدن و جان را از هواهای نفسانی و شهوات منع کردن است.(7)

* راهی برای ادای حقوق اجتماعی

امام هشتم(ع) در ادامه می فرمایند: حج وسیله ای برای خارج کردن و جداسازی داراییها از یکدیگر و پرداختن حقوق فقرا و مستمندان است.

ادای حقوق مستمندان از راه پرداخت خمس و زکات اموال و لزوم جداسازی اموال قبل از سفر حج علاوه بر انجام واجب الهی باعث می شود تا انسان متوجه اطرافیان خود بوده و حقوقی که خداوند بر عهده او نهاده انجام دهد.

این فراز از پیام حضرت رضا(ع) به زائران کعبه، بعد اجتماعی و لزوم توجه به سایر افراد را یادآور می شود و این ویژگی را که حاجیان از نقاط مختلف برای همدلی در نقطه ای جمع می شوند روشن تر و لزوم فریاد رسی به مسلمانان را دو چندان ساخته و حس انترناسیونالیستی اسلامی را در مسلمین بارور می سازد. رشد این ویژگی در زائران، زمینه ساز وحدت اسلامی و حاکی از بلوغ اجتماعی مسلمین است.

* همایش سالانه علوم اسلامی

ثامن الحجج(ع)، «حج» را جایگاه فراگیری فقه  و احکام دین و انتقال اخبار پیشوایان(ع) به سراسر جهان می دانند و می فرمایند:

مع مافیه من التفقه و نقل الاخبارالائمه(ع) الی کل صقع و ناحیه، کمال قال ا... تعالی: فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة ینفقهوا فی الدین...(8)

کنگره جهانی حج فرصتی مغتنم برای مسلمین بوجود می آورد تا به معرفی اسلام اصیل به جهانیان بپردازند، امیرمؤمنان(ع) در بیان اهمیت این مسأله می فرمایند: «برای مردم حج را به پا دار و روزهای خدا را به یادشان آور، در بامداد و شامگاه در یک مجلس عمومی با مردم بنشین. آنان که پرسشهای دینی دارند با فتواها آشنایشان بگردان و ناآگاه را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپردازد.»(9)

امام خمینی(ره) با اهتمام به این اصل، حج را زمان برائت از مشترکین و اعاده حقوق اسلام و معرفی اسلام ناب دانسته و آن را سرمایه ای عظیم برای مسلمین و عامل پایداری آنان معرفی کردند.

* مشروعیت بهره برداری اقتصادی

حضرت در این باره می فرمایند:«در حج برای تمام مردم در شرق و غرب زمین، آنانکه در دریا و خشکی بسر می برند، چه آنها که حج می گذارند و چه غیر آنان، از تاجر، وارد کننده، فروشنده و خریدار، کاسب، کرایه دهنده و فقیر و مسکین سودمند بوده و نیازهای مردم را در اطراف و اکناف زمین بر می آورد.»

در آموزه های دینی اسلام هیچ منافاتی بین پاکسازی روحی و تلاش برای رسیدن به اقتصاد برتر وجود ندارد بلکه از آن جهاد فی سبیل ا... تعبیرشده است.

«حج» نیز که یکی از پر ثمرترین اعمال عبادی اسلام و مشتمل بر تعالیم فراوانی است مستثنا از این قاعده نمی باشد. شبهه ای که درباره عدم جواز توجه به اقتصاد و خرید و فروش در حج وارد شده است بنا بر آنچه در تفسیر آیه 198 سوره بقره از «ابن عباس» آمده، رد می شود.

علامه طباطبایی(ره) دراین باره معتقد است که: «جواز تجارت در حج مانند جواز خرید و فروش بعد از نماز جمعه است. ایشان از داد و ستد به جستجوی فضل پروردگار تعبیر می کند.(10)

شهید بهشتی درباره مشروعیت بهره برداری اقتصادی از حج می گوید: «قبل از اسلام مراسم حج، پیش از آنکه یک مراسم دینی و زیارتی باشد، مراسم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود. پس از اسلام هر مسلمان نزد خود می گفت: من متوجه خدا هستم و در این سفر که به خاطر توجه به خدا انجام می دهم دیگر نباید به فکر کسب و کار و تجارت باشم و آن را حرام و عامل تضییع ارش حج می دانست تا این که آیه نازل شد که عیبی ندارد که در سفر حج در پی فضل الهی باشید.»(11)

در لوای این مطالب نباید از دو نکته اساسی غافل ماند؛ اول اینکه، هر چند تجارت در سفر حج مقبول است اما نباید هدف اصلی از سفر، تجارت باشد و هدف اصلی این سفر الهی تحت الشعاع تجارت قرار گیرد، یعنی اصل به خاطر فرع به فراموشی سپرده شود.

نکته دوم این است که هدف شارع مقدس از اباحه تجارت در حج که گردهمایی سالانه مسلمین است، رونق بازار مسلمین می باشد. اما در حال حاضر که بازار حجاز دردست تولیدکنندگان غربی است باید در این مسأله دقت شود که مبادا تجارت و خرید و فروش کالاهای غربی موجود در بازار عربستان، از مسلمین، مصرف کنندگانی بی چون و چرا بسازد و روحیه استقلال طلبی و عدم وابستگی به بیگانگان را که از اهداف سیاسی- اجتماعی حج است، کمرنگ سازد.

پی نوشت ها:

1- آل عمران/97

2- جامع العادات/ ج2/ص322

3- بحارالانوار/ ج96/ص11

4- وسائل الشیعه/ج8/ ص14/ حدیث 5

5- عیون اخبار الرضا/ باب 34، نیز با همین مضمون روایتی از حضرت رضا(ع) در عیون اخبار الرضا(ع) ج2 ص174 خطاب به محمد بن سنان وارد شده است.

6- همان 7- همان 8- همان

9- نهج البلاغه/ ترجمه محمد دشتی/ نامه67/ فراز اول

10- المیزان/ ج2/ ص107

11- حج در قرآن/ محمد بهشتی/ ص36

  

 

  

 

 

 

 مقدمه ای بر اعمال عمره تمتع و حج تمتع  

لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک ان الحمد و النعمه لک والملک لا شریک لک لبیک

حج تمتع و شرایط واجب شدن آن به افراد
  • بلوغ
  • عقل
  • حریت
  • استطاعت مالی
  • صحت و سلامتی
  • امنیت راه
  • وسعت وقت


 

میقاتهای عمره و حج تمتع
یقات به محلی گفته میشود که حجاج در آن مکان، محرم می شوند.
  • مسجد شجره یا ذوالحلیفه
  • مسجد جحفه
  • وادی عقیق
  • یلملم
  • قرن المنازل

توضیح اینکه : ایرانیان اگر مدینه قبل باشند حتما از مسجد شجره محرم و اگر مدینه بعد باشند حتما از مسجد جحفه محرم می شوند و میقاتهای دیگر در مسیر ما نمی باشد .
 


 

اعمال عمره تمتع و حج تمتع
حج تمتع دو قسمت است :
  • الف - عمره تمتع که مقدمه حج تمتع است.
  • ب - حج تمتع

عمره تمتع پنج عمل دارد :

  • 1- احرام از میقات ( مسجد شجره یا جحفه )
  • 2- طواف کعبه هفت مرتبه
  • 3- نماز طواف پشت مقام ابراهیم
  • 4- سعی بین صفا و مروه هفت بار
  • 5- تقصیر یعنی کوتاه کردن مقداری از مو یا ناخن

حج تمتع پانزده عمل دارد :

  • 1- احرام از مکه
  • 2- وقوف در عرفات
  • 3- وقوف در مشعرالحرام یا مزدلفه
  • 4- رمی جمره عقبه
  • 5- ذبح یا قربانی
  • 6- تراشیدن سر یا حلق
  • 7- طواف حج تمتع
  • 8- نماز طواف
  • 9- سعی بین صفا و مروه
  • 10- طواف نساء
  • 11- نماز طواف نساء
  • 12- وقوف در منا شب یازدهم
  • 13- رمی جمره اولی، وسطی و عقبه، در روز یازدهم
  • 14- بیتوته در منا شب دوازدهم
  • 15- رمی سه جمره روز دوازدهم تا قبل از ظهر شرعی


 

محرمات احرام
محرمات احرام 24 مورد می باشد که بعد از بستن احرام بر محرم حرام می شود :
  • 1- شکار حیوان صحرایی
  • 2- عقد نمودن
  • 3- جماع
  • 4- نگاه در آینه
  • 6 – ارتباط زناشویی
  • 7- بوی خوش
  • 8- پوشیدن لباس دوخته برای مردان
  • 9- پوشاندن روی پا برای مردان
  • 10- دروغ و دشنام
  • 11- جدال نمودن
  • 12- کشتن جانوران در بدن

 

  • 13- کندن مو از بدن
  • 14- پوشاندن سر برای مردان
  • 15- مالیدن روغن به بدن
  • 16- زیر سایه رفتن در طی طریق
  • 17- کندن گیاه یا درخت
  • 18- نگاه کردن در آینه
  • 19- سرمه کشیدن
  • 20- انگشتر به دست کردن برای زینت
  • 21- پوشاندن صورت برای خانمها
  • 22- بیرون آوردن خون از بدن
  • 23- ناخن گرفتن
  • 24- حمل سلاح

 

   

تاریخچه مکه و مکانهای مختلف کعبه و مسجد الحرام و شهر مکه«مکه» ، «بکه» یا «ام القری» محل نزول وحی، محل ولادت رسول گرامی اسلام (ص)  و «کعبه» محل تولد علی ابن ابی طالب (ع) میباشد.
 

نامگذاری کعبه
از امام صادق (ع) پرسیدند: چرا کعبه را کعبه نامیدند. فرمود: برای این که چهارگوش و مربع است، و کعبه چهار گوش است، چون محاذی بیت المعمور است و بیت المعمور چهارگوش است، چون محاذی عرش است و عرش چهارگوشه است، چون کلماتی که دین اسلام بر آن استوار است، چهار است:

« سبحان الله   -   الحمد لله   -   لا اله الا الله   -   الله اکبر »
 

 سه روایت از امام صادق (ع) در رابطه با مکه
  • مکه حرم خدا حرم رسول خدا و حرم امیرالمومنین (ع) است. یک نماز در مکه برابر با صد هزار نماز و یک درهم خرج کردن در راه خدا در آن سرزمین برابر با صدهزار درهم است.
     
  • همانا صد و  بیست رحمت خداوند در اطراف کعبه است. شصت رحمت برای طواف کنندگان، چهل رحمت برای نماز گذاران، و بیست رحمت برای کسانی که فقط به کعبه نگاه می کنند.
     
  • کسی که در مکه قرآن را ختم کند، نمی میرد، مگر اینکه رسول خدا را زیارت کند و جایگاهش را در بهشت ببیند.


   

 

 

 

 

مکانهای داخل مسجد الحرام و کعبه
رکان کعبه  :  به هریک از چهار گوشه کعبه، رکن گویند و کعبه بر چهار رکن بنا گردیده، که عبارتند از:
  • رکن اسود
  • رکن عراقی
  • رکن شامی
  • رکن یمانی
رکن یمانی :  قبل از رکن اسود قرار دارد.
امام صادق (ع) فرمودند : خداوند فرشته ای را نزد رکن یمانی گمارده، که کارش آمین گفتن به دعای مومنان است .
 

حجر الاسود   :

سنگ سیاه آسمانی است که به دست رسول گرامی اسلام، قبل از  درب کعبه در رکن اسود نصب گردیده ومحل شروع طواف حجاج میباشد.
 

رب کعبه  : 

در  دوران حضرت ابراهیم دو درگاه بدون در، هم سطح زمین، برای کعبه گشوده شد.

در دوران جوانی پیامبر که کعبه بازسازی شد، برای اولین بار درب چوبی توسط قریش، برای کعبه، در محل فعلی که بالاتر از زمین قرار دارد نصب گردید.

آخرین در کعبه که از چوب ساج و نقره خالص است و با طلا و جواهرات مزین شده، در دوران سعودی تعویض شده است.

ملتزم  :  فاصله بین رکن حجرالاسود تا درب کعبه را ملتزم گویند.

امام علی ( ع ) فرمودند : کسی که در این مکان به گناه خود اقرار کند و از خداوند طلب آمرزش کند بر خداوند است که او را ببخشد.
 
مستجار  :  محلی است پشت درب کعبه، کمی مانده به رکن یمانی، محل ورود فاطمه بنت اسد به داخل کعبه  برای ولادت علی ابن ابی طالب میباشد.
 
شاذروان  :  برآمدگی شیب دار کوتاهی است که در قسمت پایین دیوار کعبه وجود دارد.
جر اسماعیل:

 نیم دایره ای است که از رکن عراقی تا رکن شامی را شامل می شود. در این مکان حضرت هاجر و اسماعیل و نیز حدود هفتاد پیامبر دفن شده اند.
 

ناودان طلا :  در بالای حجر  اسماعیل و بر روی بام کعبه قرار دارد.
 

قام ابراهیم  : 

سنگی است به طول و عرض 40 سانتیمتر که جای پای حضرت ابراهیم (ع) روی آن به چشم می خورد و مقابل درب کعبه قرار دارد.

حجاج بعد از طواف واجب، میبایست در پشت مقام ابراهیم، دو رکعت نماز طواف به جای آورند.

نماز طواف نسا نیز پشت مقام ابراهیم، خوانده میشود.
 

حطیم  :  مساحت میان حجرالاسود و زمزم و مقام ابراهیم و قسمتی از حجر اسماعیل را حطیم می گویند. در این مکان حدود یکصد تن از انبیا از جمله حضرت آدم، نوح، صالح، اسحاق، یوسف و شعیب دفن شده اند و نفرین مظلومان بر ظالمان در اینجا به اجابت می رسد.
 
اه زمزم : در نزدیکی مقام ابراهیم و در هجده متری کعبه، در زیرزمین واقع است و آب آن توسط پمپ از طریق لوله کشی به زائرین می رسد.

پیش از این، حجاج می توانستند،  از پله های داخل حیاط مسجد الحرام، به محل چاه زمزم وارد شوند، ولی اکنون این محل بر روی زایرین بسته شده است.

امام صادق (ع) فرمود: آب زمزم داروی درد کسی است که آن را به قصد درمان بنوشد.

فا و مروه  :   کوه صفا مکانی است که حجاج، بعد از طواف و نماز طواف، جهت ادامه اعمال، به آنجا میروند و هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه به جا می آورند و در دور آخر، در کوه مروه تقصیر میکنند. توضیح اینکه، فقط در عمره مفرده و عمره تمتع، تقصیر در این محل انجام میگردد و تقصیر در حج تمتع فقط در سرزمین منا انجام میشود.

فاصله بین دو کوه صفا و مروه 380 متر است و محل سعی زائران است. کوه ابوقبیس متصل به آن بوده . کوه صفا مکانی است که پیامبر رسالت خویش را با جمله قولوا لا اله الا الله تفلحوا از فراز آن کوه به جهانیان اعلام کرد .
 

شعب ابی طالب  :  دره ای است که قبیله بنی هاشم در آن مستقر بودند و محل محاصره اقتصادی پیامبر گرامی اسلام و مسلمانان بوده است. محل فعلی آن در محدوده توسعه یافته مقابل صفا و مروه است.
 
مکتبه المکه المکرمه  :  محل ولادت و سکونت پیامبر گرامی اسلام بوده. قبلا نیز داخل شعب ابی طالب بوده و اکنون کتابخانه مکه مکرمه است.
 
برستان ابوطالب یا حجون  :  در کنار پل حجون واقع شده. محل دفن عبدالمطلب جد پیامبر، ابوطالب عموی پیامبر و پدر امیرمومنان علی (ع)، حضرت خدیجه همسر گرامی پیامبر اسلام، قاسم فرزند رسول خدا، و بنا به قولی آمنه بنت وهب مادر پیامبر، و بنا به قولی دیگر وی در نزدیکی جحفه در منطقه ای به نام ابواء دفن شده است.
 
مسجد جن یا مسجد الحرس  :  این مسجد با فاصله کمی از پل حجون در خیابان اصلی واقع شده.

خداوند آیات سوره جن را در این مکان بر پیامبر گرامی اسلام نازل فرمودند.
 

مسجد تنعیم یا مسجد عمره  :  به فاصله 6 کیلومتری تا مسجدالحرام قرار دارد و یکی از میقاتها است.

افرادی که در داخل مکه قصد دارند عمره مفرده به جا آورند به این مسجد رفته و محرم می شوند.
 

بل النور و غارحرا  :

جبل النور در شرق مکه واقع است و غار حرا در بالای آن قرار دارد. پیامبر گرامی اسلام، چهل شبانه روز در داخل این غار به عبادت مشغول بودند و بعد از این مدت، جبرئیل امین در 27 ماه رجب بر پیامبر نازل و ایشان به فرمان خدا به پیامبری مبعوث گردیدند.
 

بل ثور و غار ثور  :  این کوه درشرق مکه واقع است و در سال 13 بعثت زمانی که سران قریش نقشه قتل پیامبر را کشیدند، خداوند حضرت را آگاه ساخت و در شب موعود ( لیلة المبیت ) حضرت علی (ع) در بستر ایشان خوابیدند و ایشان همراه ابوبکر در این غار مخفی و پس از سه شبانه روز به مدینه هجرت نمودند.
 
رفات  :  یعنی شناختن و آگاهی یافتن. فاصله عرفات تا مکه کمتر از 20 کیلومتر است. در این سرزمین حجاج از ظهر روز عرفه تا مغرب وقوف می کنند. وقوف در عرفات از ارکان حج می باشد.
 

جبل الرحمه  :  کوه رحمت در عرفات واقع شده و همان کوهی است که حضرت امام حسین (ع) در روز عرفه در بالای آن کوه رفته زیارت عرفه را خواندند، و حج خود را تبدیل به عمره نموده و به فرمان خدا به طرف کربلا رفتند.
 

مسجد نمره  :  این مسجد در عرفات و وادی نمره قرار دارد. محل توقف پیامبر اسلام و حضرت ابراهیم در روز عرفه است.
 
شعر الحرام یا مزدلفه  : 

مشعر یعنی مکان شعور و درک و فهم و مزدلفه یعنی محل پیش رفتن به سوی منا و مکه. مسجد مزدلفه در این محدوده واقع است. حجاج شب دهم تا طلوع آفتاب در این مکان وقوف می کنند و سنگ ریزه جهت رمی جمرات جمع آوری می نمایند.
 

وادی محسر  :  میان مشعر و منا قطعه زمینی است که عرض آن نزدیک یکصد متر است و وادی محسر نام دارد. حاجیان که در مشعر وقوف می کنند، قبل از طلوع آفتاب نباید وارد وادی محسر شوند.
 
نا  :  منا میان مزدلفه و مکه است و حجاج در روز عید قربان در این سرزمین جمره عقبه را رمی، سپس قربانی کرده و پس از تقصیر از احرام خارج می شوند و تا ظهر شرعی روز دوازدهم در منا می مانند و ضمن وقوف در دو روز پی در پی، هر سه جمره را رمی می نمایند.

وقتی حضرت آدم به منا آمد از وی پرسیدند چه تمنا و آرزویی داری؟  آدم تمنای آمرزش کرد. از این جهت این سرزمین به منا معروف شد.

 

سجد خیف  :  این مسجد در سرزمین منا و نزدیک جمره اولی واقع است و حدود 25 هزار متر مربع مساحت دارد و حدود 30 هزار نمازگزار را درون خود جای می دهد.

امام صادق (ع) فرمودند 700 پیامبر در مسجد خیف نماز خواندند و بنا به روایتی 70 پیامبر از جمله حضرت آدم در این مسجد دفن شده اند.
 
مرات  :  جمرات اولی، وسطی، و عقبه در منا قرار دارند و محلهایی هستند که شیطان بر حضرت آدم و ابراهیم و اسماعیل ظاهر شد. هر سه بار هفت سنگ به سوی اوپرتاب کردند و شیطان از فریب دادن آن حضرت مایوس شد. حجاج، در سه روز متوالی، جمرات را رمی می نمایند.

توضیح اینکه، در سال 1383، وسعت هر سه جمره حدود 28 برابر بزرگتر شده و حجاج برای رمی جمرات مشکلی نخواهند داشت.

ربانگاه  (مسلخ)  :

در این مکان حجاج در روز عید قربان پس از رمی جمره عقبه، قربانی یا ذبح نموده و پس از آن تقصیر کرده و از احرام خارج میشوند.

 

 

  

 

 

 

تاریخچه مدینه و مکانهای مختلف مسجد النبی، قبرستان بقیع و شهر مدینهیثرب، مدینه یا مدینة النبی :  این شهر پس از هجرت نبی گرامی اسلام، به مدینة النبی معروف شد، در اولین شب ربیع الاول سال 14 بعثت، پیامبر به یثرب مهاجرت نمودند و سرآغاز تاریخ مسلمانان، از همان سال می باشد.
فاصله مدینه تا مکه حدود 420 کیلومتر است.

 

ورود پیامبر به دهکده قبا و تاسیس اولین مسجد ( مسجد قبا)

یامبر اسلام روز دوشنبه 12 ربیع الاول از مکه به دهکده قبا که در آن زمان بیش از یک فرسخ با یثرب فاصله داشت رسیدند و پس از سه روز حضرت علی (ع) به ایشان ملحق و پیامبر اولین مسجد را در این مکان به دست مبارک خود بنا کردند.

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که به مسجد من ( مسجد قبا ) بیاید و در آنجا 2 رکعت نماز بخواند، ثواب یک عمره را دارد.
 

ورود پیامبر به مدینه و تاسیس مسجدالنبی

یامبر گرامی اسلام (ص)، پس از ترک قبا به خانه ابو ایوب در یثرب (مدینه) وارد و به برکت حضور ایشان، مادر ابو ایوب که نابینا بود شفا یافت و بینا گردید.

پیامبر پس از ورود به مدینه، زمین کنار منزل ابو ایوب را که متعلق به دو یتیم به نام سهل و سهیل بود خریدند و بنای مسجدالنبی را گذاشتند. که این مسجد مرکز حکومت اسلامی گردید.

مساحت مسجدالنبی و صحن های اطراف آن در حال حاضر حدود 135 هزار متر مربع و گنجایش حدود یک میلیون نمازگزار را دارد.

 

قسمت های تاریخی داخل مسجدالنبی

ستونهای مسجد  : 
  • تون محلقه : نزدیک محراب فعلی بوده و برای معطر کردن فضای مسجد عود بر آن می سوزاندند.
  • ستون عایشه یا استوانه عایشه : ستونی است در مسجدالنبی نزدیک قبر مطهر و محراب پیامبر گرامی اسلام.
  • ستون سریر : مسلمانان شبها در کنار آن می نشستند و مشغول ذکر و عبادت می شدند.
  • ستون محرس ( حرس یا ستون علی ابن ابی طالب) : حضرت علی (ع) در کنار این ستون می ایستادند و از پیامبر اسلام محافظت می کردند.
  • ستون وفود : کنار این ستون محل دیدار پیامبر با گروهها و قبایل و هیئات های اعزامی از سایر بلاد بوده است.
  • ستون حنانه : پیامبر خدا هنگام سخنرانی به درختی که کنار محراب بود تکیه می دادند و از آن به عنوان منبر استفاده می کردند.
  • ستون توبه ( اسطوانةالتوبه، معروف به ابولبابه ) : محلی است که توبه ابولبابه که به مسلمانان و پیامبر خیانت کرده بود با استغاثه بخشیده شد.
خانه و مرقد مطهر پیامبر ( حجره طاهره )  :  پیامبر هنگام بنای مسجدالنبی دو اطاق برای همسران خود سوده و عایشه در کنار مسجد از خشت و درخت خرما بنا کردند که اکنون قبر شریف پیامبر در آنجا واقع است.
 
انه حضرت فاطمه زهرا ( س )  : 

خانه حضرت فاطمه (س) پشت خانه عایشه بود و درب خانه علی (ع) کنار ستونهای وفود و حرس قرار داشت.

 ابعاد حجره طاهره 16متر در 15 متر و مساحت آن حدود 240 متر مربع است. گنبد سبز یا گنبد الخضراء روی حجره طاهره است.
 

وضة النبی :

از خانه پیامبر(ص) تا خانه حضرت فاطمه (س) به سمت شمال و تا منبر پیامبر از سمت غرب در مسجدالنبی محل روضه است. پیامبر فرمودند: بین منزل و منبر من باغی از باغهای بهشت است و به روایتی، قبر مطهر حضرت فاطمه زهرا (س) در این مکان و به روایتی دیگر در قبرستان بقیع می باشد.
 

نبر پیامبر گرامی اسلام (ص) :

 اولین منبری که برای پیامبر (ص) ساخته شد، سکویی از گل بود که پیامبر بر روی آن سخنرانی میکردند، ولی اکنون منبری یکپارچه از سنگ مرمر نفیس، که حدود 400 سال پیش ساخته شده به جای منبر پیامبر نصب گردیده است.
 

ایوان صفه (محل اصحاب صفه) :  به علت افزایش مهاجران به مدینه در آن زمان رسول خدا دستور دادند در کنار مسجدالنبی برای تهیدستان ایوان سقف داری بسازند تا آنان در آنجا سکونت کنند. در میان این گروه افرادی چون بلال، سلمان فارسی، عمار یاسر و مقداد به چشم می خوردند. تعداد این افراد، 70 تا 100 نفر ذکر شده است. برای این افراد که آنها را اصحاب صفه میگویند، کلاسهای سواد آموزی برگزار میگردید و آنان همیشه در صف اول نماز جماعت و میدانهای جنگ حاضر بودند.
 
فضیلت مسجدالنبی از زبان حضرت علی (ع) :  چهارنقطه در دنیا از باغهای بهشت است : 
مسجدالحرام ، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد الاقصی

امام صادق (ع) فرمودند:  یک نماز در مسجدالنبی برابر با 10 هزار نماز است.
 


 

قبرستان بقیع

برستان بقیع مدفن امامان و بزرگان دین واصحاب رسول خداست.
امام حسن مجتبی (ع)، امام زین العابدین (ع)، امام محمد باقر (ع)، امام جعفر صادق (ع)، عموی پیامبر (عباس ابن عبدالمطلب)، فاطمه بنت اسد مادر امام علی (ع)، دختران پیامبر ( رقیه ، زینب ، ام کلثوم )، همسران پیامبر، اسماعیل (فرزند امام جعفر صادق)، تعدادی از شهدای احد، حلیمه سعدیه مادر رضایی پیامبر، ام البنین (مادر حضرت ابوالفضل العباس)، در این مکان دفن گردیده اند.

بقیع در نیم قرن گذشته، گنبد و بارگاه داشته، که به دستور مفتی های سعودی، تخریب گردیده است.
 

بیت الاحزان

در کنار بقیع درختی بود، که حضرت فاطمه زهرا (س) همراه حسن و حسین (ع) به آنجا می آمدند و در فراق مرگ پدرشان و مظلومیت حضرت علی (ع) گریه می کردند. این مکان به بیت الاحزان معروف بود.
 

کوه احد یا جبل احد

حل جنگ احد و محل شهادت و دفن حمزه سیدالشهداء عموی گرامی پیامبر و محل زخمی شدن پیامبر گرامی اسلام و شکستن پیشانی و دندان آن حضرت و زخمی شدن حضرت علی ابن ابی طالب (ع) و محل دفن تعدادی از شهدای جنگ احد، می باشد.

پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: اگر کسی به مدینه به زیارت من بیاید و به زیارت قبر عمویم حمزه نرود بر من جفا کرده است.
 

مسجد قبلتین ( ذوقبلتین )

هودیان، مسلمانان را سرزنش می کردند که پیامبر شما بر قبله یهود، بیت المقدس نماز می خواند.

پیامبر اسلام سر به آسمان بلند کردند و از خدا خواستند که مسلمانان را از سرزنش یهود و دشمنان اسلام نجات دهد. تا اینکه در روز دوشنبه 15 رجب سال دوم هجری، زمانی که پیامبر نماز ظهر را در این محل به جا می آوردند، آیات تغییر قبله بر آن حضرت نازل شد و این فرمان باعث خوشنودی پیامبر و مسلمانان گردید و از آن به بعد مسلمین رو به کعبه نماز خواندند.
 

مسجد شجره – ذوالحلیفه (ابیار علی )

 

مسجد شجره در مسیر خروج از مدینه به طرف مکه، و در منطقه ابیار علی می باشد و محل احرام و میقات کسانی است که از مدینه عازم حج یا عمره می شوند.

پیامبر گرامی اسلام بارها از این مسجد، محرم شدند و به طرف مکه رفتند.
 

مساجد سبعه

محل جنگ خندق یا احزاب می باشد که مسجدعلی(ع)، مسجد فاطمه (س)، مسجد فتح و مسجد سلمان در آن منطقه است.
در سالهای اخیر، حکومت سعودی، دست به تخریب این مساجد زده، تا یک مسجد جدید در آن منطقه احداث نماید.
 

مساجد دیگر مدینه

  • مسجد غمامه
  • مسجد علی ابن ابی طالب (ع)
  • مسجد مباهله یا مسجد الاجابه
  • مسجد ابوذر غفاری
  • مسجد فضیخ
  • مسجد ردالشمس
  • مشربه ام ابراهیم

کروکی داخلی مسجد النبی و قبرستان بقیع

جهت مشاهده نقشه ها در اندازه بزرگ بر روی آنها کلیک کنید.




 نقشه مسجد النبی



 نقشه قبرستان بقیع

  

 

مستحبات احرام

قبل از احرام

1 ـ از اول ماه ذى القعده و اگر از این تاریخ نتوانست، از اول ذى الحجه، موى سر و رویش را کوتاه نکند.

2 ـ پیش از احرام، بدن خود را پاکیزه کند و ناخن و شارب خود را بگیرد.

3 ـ پیش از احرام، در میقات غسل احرام کند.

هنگام احـرام

1 ـ در صورت امکان، پس از نماز ظهر مُحرم شود واگر امکان ندارد، پس از نماز واجب دیگر، و اگر آن هم ممکن نیست، پس از شش(1) یا دو رکعت نماز مستحبّى، و در رکعت اوّل پس از حمد، سوره توحید، و در رکعت دوّم سوره جحد {قُل یا أیُّها الکافِروُن} را بخواند، و شش رکعت افضل است.

2 ـ پس از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد و بر پیغمبر و آل او صلوات بفرستد.

3 ـ هنگام پوشیدن دو جامه احرام بگوید:

‏"اَلْحَمْدُ للّهِ الّذِی رَزَقَنِی مَا اُواری بِهِ عَوْرَتی وَ اُؤَدّی فِیْهِ فَرْضِی وَ أعْبُدُ فِیْهِ رَبّی وَ أنْتَهِی فِیْهِ إلى‏ ما أمَرَنِی، اَلْحَمْدُ للّهِ الّذِی ‏قَصَدْتُهُ فَبَلّغَنِی وَ أردتُهُ فَأعانَنِی وَ قَبِلَنِی وَ لَمْ یَقْطَعْ بِی وَ وَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلّمَنِی فَهُوَ حِصْنِی وَ کَهْفِی وَ حِرْزِی وَ ظَهْرِی وَ ‏مَلاذِی وَ رَجائی وَ مَنْجایَ وَ ذُخْرِی وَ عُدّتِی فی شِدّتِی وَ رَخائِی".‏

مستحبّات تَلْـبیَه (لبّیک گفتن)

1 ـ پس از گفتن مقدار واجب تلبیه، مستحب است بگوید:

« لَبَّیْکَ ذَا الْمَعارِج لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ داعیاً إِلى دارِ السَّلامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ أَهْلَ الْتَّلْبِیَةِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا الجَلالِ وَ الاِْکْرامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تَسْتَغنِیْ و یُفْتَقَرُ إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا النَّعْماءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِیلِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ کَشَّافَ الْکُرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ یا کَرِیمُ لَبَّیْکَ ».

2 ـ تلبیه ها را در حال احرام تکرار کند به خصوص در این موارد:

* وقت برخاستن از خواب.

* بعد از هرنماز واجب و مستحب.

* وقت رسیدن به شخص سواره.

* هنگام بالا رفتن از تلّ یا سرازیر شدن از آن.

* وقت سوار شدن یا پیاده شدن.

* آخــر شـب.

* هنگام سحـر.

«قطع تلبیه»

کسى که براى عمره تمتّع محرم شده است، وقتى که خانه هاى مکّه پیدا شد بنابر احتیاط واجب، تلبیه را قطع کرده و نباید لبیک بگوید.


(1) - این نمازها، دور رکعتى خوانده مى شود، با نیت نمازِ قبل ازاحرام. 
 
 
 

مکروهات احـرام

1 ـ احرام در جامه سیاه، و بهتر است در جامه سفید محرم شود.

2 ـ محرم شدن در جامه چرکین.

3 ـ حمام رفتن و بهتر است که محرم بدن خود را با کیسه و مانند آن نساید.

4 ـ گفتن «لبیک» در جواب کسى که او را صدا مى کند. 

 

 

 

آداب وارد شدن به مسجدالحرام

1 ـ براى رفتن به مسجدالحرام مستحب است غسل کند.

2 ـ مستحب است با پاى برهنه و با حالت سکینه و وقار وارد مسجد شود.

3 ـ هنگام ورود از در «بَنى شَیْبَه» (1) وارد شود، و گفته اند که آن در، مقابل «باب السلام» کنونى بوده است.

4 ـ مستحب است بر درب مسجدالحرام ایستاده بگوید:

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ، بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ ماشاءَاللهُ، السَّلامُ عَلى أنْبِیاءِاللهِ وَ رُسُلِهِ،

اَلسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلى إبْراهِیمَ خَلِیلِ اللهِ، وَالْحَمْدُللهِ رَبِ الْعالَمِینْ».

پس سه مرتبه بگوید:

«أللَّهُمَّ فُکَّ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ».

سپس بگوید:

«وَأَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَیِّبِ وَادْرَأْ عَنَّی شَرَّ شَیاطِیْنِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

پس داخل مسجدالحرام شود و رو به کعبه دستها را بلند کرده و بگوید:

‏ "اللهُمّ إنّی أسْأَلُکَ فی مَقامی هذا وَفی أوّلِ مَناسِکی أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِی وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِیئَتی وَأنْ تَضَعَ عَنّی وِزْری، الْحَمْدُ للّهِ ‏الّذی بَلّغَنِی بَیْتَهُ الْحَرامَ اللهُمّ إنّی أشْهَدُ أنّ هذا بَیْتُکَ الْحَرامُ الّذی جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأمْناً مُبارَکاً وَهُدىً لِلْعالَمینَ اللهُمّ إنّی عَبْدُکَ ‏وَالْبَلَدَ بَلَدُکَ وَالْبَیْتَ بَیْتُکَ جِئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَکَ وَأؤُمّ طاعَتَکَ مُطِیْعاً لِأمْرِکَ راضیاً بِقَدَرِکَ أسْأَلُکَ مَسْألَةَ الْفَقِیْرِ إلَیْکَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِکَ ‏اللهُمّ افْتَحْ لِی أبْوابَ رَحْمَتِکَ واسْتَعْمِلْنِی بِطاعَتِکَ وَمَرْضاتِکَ".‏

سپس رو به سوى کعبه کرده و بگوید:

‏ "ألْحَمْدُ للّهِ الّذی عَظّمَکِ وَشَرّفَکِ وَکَرّمَکِ وَجَعَلَکِ مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً مُبارَکاً وَهُدىً لِلْعالَمِیْنَ".‏


(1) - در روایت است که پس از شکستن بت هاى موجود در کعبه و اطراف آن، بت بزرگ «هُبَل» را در آن مکان دفن کرده اند، و مستحب است از آن در وارد شود تا آن بت را که مظهر بت پرستى و شرک مى باشد زیر پاى خود بگذارد، گرچه بر اثر توسعه مسجد، آن در هم اکنون وجود ندارد، ولى گفته اند که مقابل «باب السلام» کنونى بوده است. 
 
 
 
 

مستحبّات طواف

در حال طواف مستحب است بگوید:

"اللهُمّ إنّی أسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الّذِی یُمْشى‏ بِهِ عَلى‏ ‏‎'‎طُلَلِ الْماءِ کَما یُمْشى‏ بِهِ عَلى‏ جُدَدِ الأَرْضِ وَأسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الّذِیْ یَهْتَزّ لَهُ عَرْشُکَ ‏وَأسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الّذِی تَهْتَزّ لَهُ اَقْدامُ مَلائِکَتِکَ وَأسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الّذِی دَعاکَ بِهِ مُوسى‏ مِنْ جانِبِ الطُورِ فاسْتَجَبْتَ لَهُ وَألْقَیْتَ عَلَیْهِ ‏مَحَبّةً مِنْکَ وَأسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الّذی غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمّدٍ9 ما تَقَدّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَما تَأخّرَ وأتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ أنْ تَفْعَلَ بِی کَذا وَکَذا".‏

و نیز مستحب است در حال طواف بگوید:

‏ "اللهُمّ إنّی إلَیْکَ فَقِیْرٌ وَإنّی خائِفٌ مُسْتَجِیْرٌ فَلا تُغَیّرْ جِسْمِی وَلا تُبَدّلْ إسْمِی".‏

و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد بخصوص وقتى که به در خانه کعبه مى رسد، و بخواند این دعا را:

‏ "سائِلُکَ فَقِیْرُکَ مِسْکِیْنُکَ بِبابِکَ، فَتَصَدّقْ عَلَیْهِ بِالْجَنّةِ، اللهُمّ الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَالْحَرَمُ حَرَمُکَ وَالْعَبْدُ عَبْدُکَ وَهذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ ‏الْمُسْتَجِیرِ بِکَ مِنَ النّارِ فَأعْتِقْنِی وَوَالِدَیّ وَأهْلِی وَوُلْدِی وَإخْوانِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنَ النّارِ یا جَوادُ یا کَریمُ".‏

و وقتى که به حجر اسماعیل رسید رو به ناودان سر را بلند کند و بگوید:

‏ "اللهُمّ أدْخِلْنِی الْجَنّةَ وَأجِرْنِی مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِکَ وَعافِنِی مِنَ السّقْمِ وَأوْسِعْ عَلَیّ مِنَ الرّزْقِ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنّی شَرّ فَسَقَةِ الجِنّ ‏وَالْإنْسِ وَشَرّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ".‏

و چون از حجر بگذرد و به پشت کعبه برسد بگوید:

‏ "یا ذَا الْمَنّ وَالطّوْلِ یاذَا الْجُودِ وَالْکَرَمِ إنّ عَمَلِی ضَعِیفٌ فَضاعِفْهُ لِی وَتَقَبّلْهُ مِنّی إنّکَ أنْتَ السّمِیْعُ الْعَلِیْمُ".‏

و چون به رکن یمانى برسد دست بردارد و بگوید:

‏"یا أللّهُ یا وَلِیّ الْعافِیَةِ وَخَالِقَ الْعافِیَةِ وَرَازِقَ الْعافِیَةِ وَالْمُنْعِمُ بِالْعافِیَةِ وَالْمَنّانُ بِالعافِیَةِ والمُتَفَضّلُ بِالْعافِیَةِ عَلَیّ وَعَلى‏ جَمِیعِ خَلْقِکَ ‏یا رَحْمنَ الدّنْیا وَالآخِرَةِ وَرَحیْمَهُما صَلّ عَلى‏ مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمّدٍ وَارْزُقْنَا الْعافِیَةَ وَتَمامَ الْعافِیَةِ وَشُکْرَ الْعافِیَةِ فی الدّنْیا وَالآخِرَةِ ‏یاأرْحَمَ الرّاحِمِیْنَ".‏

پس سر به جانب کعبه بالا کند و بگوید:

‏ "اَلْحَمْدُ للّهِ الّذی شَرّفَکِ وَعَظّمَکِ وَالْحَمْدُ للّهِ الّذی بَعثَ مُحَمّداً نَبِیّاً وَجَعَلَ عَلیّاً اِماماً اللهُمّ اهْدِ لَهُ خِیارَ خَلْقِکَ وَجَنّبْهُ شِرارَ ‏خَلْقِکَ".‏

و چون میان رکن یمانی و حجرالأسود برسد بگوید:

‏ "رَبّنا آتِنا فی الدّنیا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النّارِ".‏ 

 

 

 

 

مستحبّات نماز طواف

در نماز طواف مستحب است بعد از حمد در رکعت أول سوره توحید و در رکعت دوم سوره جحد { قل یا اَیُّها الکافرون } را بخواند،(1) و پس از نماز، حمد و ثناى إلهی را به جا آورده و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از خداوند عالم طلب قبول نماید و بگوید:

‏ "اللهُمّ تَقَبّلْ مِنّی وَلا تَجْعَلْهُ آخِرُ الْعَهْدِ مِنّی. ألْحَمْدُ للّهِ بِمَحامِدِهِ کُلّها عَلى‏ نَعْمائِهِ کُلّها حَتى‏ یَنْتَهِی الْحَمْدُ إلى‏ ما یُحِبّ وَیَرْضى‏، ‏اللهُمّ صَلّ عَلى‏ مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمّدٍ وَتَقَبّلْ مِنّی وَطَهّرْ قَلْبِی وَزَکّ عَمَلی".‏


(1) - چون نماز طواف باید به طور صحیح خوانده شود، بنابراین توصیه مى شود افرادى که قرائت صحیح این سوره را نمى دانند در رکعت دوّم نیز، همان سوره توحید (قل هوالله احد) را بخوانند.

 

 

 

 

مُستحباتِ سَعى

مستحبّات قبل از سعى

مستحب است پس از نماز طواف، و پیش از سعى، قدرى از آب زمزم بیاشامد و بر سر و پشت و شکم خود بریزد و بگوید:

« أَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً، وَرِزْقاً واسِعاً، وَشِفاءً مِنْ کُلِّ داء وَسُقْم » .

سپس با آرامى دل و بدن، بالاى صفا رفته و به خانه کعبه نظر کند و به رکنى که حجرالأسود در آن است رو نماید و حمد و ثناى إلهى را بجا آورد و نعمتهاى إلهى را بخاطر بیاورد،

آنگاه این أذکار را بگوید:

«اللهُ اکْبَرُ» هفت مرتبه.

«اَلحَمْدُ للهِِ» هفت مرتبه.

«لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ» هفت مرتبه.

‏ "لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ المُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَیُمِیْتُ وَهُوَ حَیّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى‏ کُلّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ" ‏

سه مرتبه .

پس صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد.

سپس صد مرتبه بگوید.

«اَلحَمْدُللهِ» و صد مرتبه «سُبحانَ اللهِ» .

مُستحباتِ سَعى

مستحب است سعى را پیاده بجا آورد و براى مردان، مستحب است فاصله اى را که با خط و چراغ سبز رنگ مشخص شده است «هَروَلَه»(1) کنند یعنى کمى تندتر بروند و از آنجا تا به مروه نیز میانه (نه تند و نه کند) بروند و در وقت برگشتن نیز به همان ترتیب برگردند و براى زنها هروله نیست.

آنگاه که از صفا مى آید وقتى به محل هروله رسید بگوید:

‏ "بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ، وَاللّهُ أکْبَرُ، وَصَلّىَ اللّهُ عَلى‏ مُحَمّدٍ وَأهْلِ بَیْتِهِ، اللهُمّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوُزْ عَمّا تَعْلَمْ إنّکَ أنْتَ الأعَزّ الأجَلّ ‏الأکْرَمُ، وَاهْدِنی لِلّتی هِیَ أقْوَمُ اللّهُمّ إنّ عَمَلی ضَعیفٌ، فَضاعِفْهُ لی وَتَقَبّلْهُ مِنّی، اللهُمّ لَکَ سَعْیی، وَبِکَ حَوْلی وَقُوّتی تَقَبّلْ مِنّی ‏عَمَلی یا مَنْ یَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتّقینَ".‏

و همین که از محل هَروَله گذشت بگوید:

‏ "یا ذَاالْمَنّ وَالْفَضْلِ وَالْکَرَمِ وَالنّعْماءِ وَالْجُودِ اغْفِرْ لی ذنُوبی، اِنّهُ لا یَغْفِرُ الذّنُوبَ الّا أنْتَ".‏

و هنگامى که به مروه رسید بالاى آن برود و آنچه را که در صفا گفته شد بجا آورد و بخواند دعاهاى آنجا را به ترتیبى که بیان شد. و پس از آن بگوید:

‏ "اللهُمّ یا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ یا مَنْ یُحِبّ الْعَفْوَ یا مَنْ یُعْطی عَلَى الْعَفْوِ، یا مَنْ یَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ یا رَبّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ".‏

و مستحب است در گریه کردن کوشش کند و خود را به گریه وادارد و در حال سعى دعا بسیار کند و بخواند این دعا را:

‏ "اللهُمّ إنّی أسْأَلُکَ حُسْنَ الظّنّ بِکَ عَلى‏ کُلّ حالٍ وَصِدْقِ النّیّةِ فی التّوَکّلِ عَلَیْکَ".‏


(1) - این فاصله، در سابق حدّ فاصل بین مناره میانه و بازار عطاران بوده است.  
 
 
 

برخى از مستحبات وقوف در عرفات

آنچه در احرام، طواف، نماز طواف و سعىِ عمره مستحب بود در اینجا نیز مستحب است.

1 ـ با طهارت بودن در حال وقوف.

2 ـ غسل کردن و بهتر آن است که نزدیک ظهر باشد.

3 ـ خواندن این دعاها:

‏"اللّهُمّ رَبّ الْمشَاعِرِ کُلّها فُکّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ وَأوْسِعْ عَلَیّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنّی شَرّ فَسَقَةِ الْجِنّ وَالْاِنْسِ، أللّهُمّ لا تَمْکُرْ ‏بِی وَلا تَخْدَعْنی وَلا تَسْتَدْرِجْنی یا أسْمَعَ السّامِعینَ وَیا أبْصَرَ النّاظِرینَ وَیا أسْرَعَ الْحاسِبِینَ وَیا أرْحَمَ الرّاحِمینَ أسْأَلُکَ أنْ تُصَلّیَ ‏عَلى‏ مُحَمّدٍ وَآلِ مُحَمّدٍ وَأنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا"‏.(1)

4 ـ سپس حاجتهاى خود را از خداوند درخواست کند.

پس دست به آسمان بلند کند و بگوید:

‏"اللّهُمّ حاجَتی إلَیْکَ الّتی اِنْ أعْطَیْتَنِیها لَمْ یَضُرّنی ما مَنَعْتَنی وَإنْ مَنَعْتَنیها لَمْ یَنْفَعَنی ما أعْطَیْتَنی، أسْأَلُکَ خَلاصَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ ‏أللّهُمّ إنّی عَبْدُکَ وَمِلْکُ ناصِیَتی بِیَدِکَ وَأجَلی بِعِلْمِکَ، أسْأَلُکَ أنْ تُوَفّقَنی لِما یُرْضیکَ عَنّی وَأنْ تُسَلّمَ مِنّی مَناسِکِیَ الّتی أرَیْتَها ‏خَلِیلَکَ اِبْراهیمَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَدَلَلْتَ عَلَیْها نَبِیّکَ مُحَمّداً (صلى الله علیه وآله وسلم) أللّهُمّ اجْعَلْنی مِمّنْ رَضِیتَ عَمَلَهُ وَأطَلْتَ ‏عُمْرَهُ وَأحْیَیْتَهُ بَعْدَ الْمَوْتِ"‏.

5 ـ و نیز این دعا را بخواند:

‏"لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ وَهُوَ حَیّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى‏ کُلّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ، ‏اللّهُمّ لَکَ الْحَمْدُ کَالّذی تَقُولُ وَخَیْراً مِمّا نَقُولُ وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقائِلُونَ، أللّهُمّ لَکَ صَلاتی وَنُسُکی وَمَحْیایَ وَمَماتی وَلَکَ تُراثی ‏‏(بَراءَتی خ ل) وَبِکَ حَوْلی وَمِنْکَ قُوّتی، أللّهُمّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِنَ الْفَقْرِ وَمِنْ وَساوِسِ الْصّدورِ وَمِنْ شَتاتِ الأمْرِ وَمِنْ عَذابِ ‏الْقَبْرِ، أللّهُمّ إنّی أسْأَلُکَ خَیْرَ الرّیاح وَأعُوذُ بِکَ مِنْ شَرّ ما یَجی‏ءُ بِهِ الرّیاحُ وَأسْأَلُکَ خَیْرَ اللّیْلِ وَخَیْرَ النّهارِ، اللّهُمّ اجْعَلْ فی قَلْبی ‏نُوراً وَفی سَمْعی وَبَصَری نُوراً وَفی لَحْمی وَدَمی وَعِظامی وَعُرُوقِی وَمَقْعَدی وَمَقامی وَمَدْخَلی وَمَخْرَجی نُوراً وَأعْظِمْ لی ‏نُوراً یا رَبّ یَوْمَ أَلْقاکَ إنّکَ عَلى‏ کُلّ شَی‏ءٍ قَدیرٌ"‏.

6 ـ آنگاه رو به کعبه کرده و این ذکرها را بگوید:

«سُبْحانَ اللهِ»

صد مرتبه.

«اَللهُ أَکْبَرُ»

صد مرتبه.

«ماشاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللهِ»

صد مرتبه.

«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِى وَ یُمِیتُ وَ یُمِیتُ وَ یُحْیِى وَ هُوَ حَىٌّ لایَمُوتُ بِیَدِهِ الخَیْرُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ»

صد مرتبه.

7 ـ و بسیار بگوید: «اَللّهُمَّ اَعْتِقْنِیمِنَ النّارِ» .

8 ـ و بسیار خوب است که دراین روز دعاى حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) و دعاى حضرت زین العابدین (علیه السلام) خوانده شود.

9 ـ نزدیک غروب آفتاب بگوید:

‏"اللهُمّ اِنّی أعُوذُ بِکَ مِنَ الفَقْرِ وَمِنْ تَشَتّتِ الْاُمُورِ وَمِنْ شَرّ ما یَحْدُثُ بِاللّیْلِ وَالنّهارِ أمْسى‏ ظُلْمِی مُسْتَجِیراً بِعَفْوِکَ وَأمْسى‏ خَوْفی ‏مُسْتَجیراً بِأمانِکَ وَأمْسى‏ ذُنُوبی مُسْتَجِیرَةً بِمَغْفِرَتِکَ وَأمْسى‏ ذُلّی مُسْتَجِیراً بِعِزّکَ وَأمْسى‏ وَجْهِی الْفانِیَ الْبالِی مُسْتَجیراً بِوَجْهِکَ ‏الْباقی یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ وَیا أجوَدَ مَنْ أعْطى‏ جَلّلْنِی بِرَحْمَتِکَ وَأَلْبِسْنی عافِیَتَکَ وَاصْرِفْ عَنّی شَرّ جَمِیعِ خَلْقِکَ"‏.

10 ـ و بعد از غروب آفتاب بگوید:

‏"اللهُمّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ هذا الْمَوْقِفِ وَارْزُقْنِیهِ مِنْ قابِلٍ أبَداً ما أبْقَیْتَنی وَاقْلِبْنِیَ الْیَوْمَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُستَجاباً لِی مَرْحُوماً ‏مَغْفُوراً لِی بأفْضَلِ ما یَنْقَلِبُ بِهِ الْیَوْمَ أحَدٌ مِنْ وَفْدِکَ وَحُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ وَاجْعَلْنِیَ الْیَوْمَ مِنْ أکْرَمِ وَفْدِکَ عَلَیْکَ وَأعْطِنی أفْضَلَ ما ‏أعْطَیْتَ أحَداً مِنْهُمْ مِنَ الْخَیْرِ وَالْبَرَکَةِ وَالرّحْمَةِ والرّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ وَبارِکْ لِی فِیما أرْجِعُ اِلَیْهِ مِنْ أهْلٍ أوْ مالٍ أوْ قَلِیلٍ أوْ کَثیرٍ ‏وَبارِکْ لَهُمْ فِیّ"‏.


(1) - به جاى جمله «اَنْ تَغْفِرَ لیذُنوبی» مى تواند حاجت دیگرى را از خدا بخواهد. 
 
 
 
 

مستحبات وقوف در مشعر الحرام

مستحب است که آن شب را به هر مقدار که مى تواند به عبادت و اطاعت و ذکر خدا مشغول باشد و این دعا را نیز بخواند:

‏"اللهُمّ هذِهِ جُمَعُ، اللّهُمّ اِنّی أسْأَلُکَ أنْ تَجْمَعَ لِی فِیها جَوامِعَ الْخَیْرِ، اللّهُمّ لا تُؤْیِسْنی مِنَ الْخَیْرِ الّذی سَأَلْتُکَ أنْ تَجْمَعَهُ لِی فی قَلْبی ‏وَأطْلُبُ اِلَیْکَ أنْ تُعَرّفَنی ما عَرّفْتَ أوْلِیاءَکَ فی مَنْزِلِی هذا وَأنْ تَقِیَنی جَوامِعَ الشّرّ"‏.

و مستحب است سنگریزه هایى را که در منا رمى خواهد کرد، از مشعر الحرام بردارد.

و پس از نماز صبح این دعا را بخواند:

‏"اللهُمّ رَبّ الْمَشْعَرِ الْحَرام فُکّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ وَأوْسِعْ عَلَیّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنّی شَرّ فَسَقَةِ الْجِنّ وَالْاِنْس، أللّهُمّ أَنْتَ ‏خَیْرُ مَطْلُوبٍ اِلَیْهِ وَخَیْرُ مَدْعُوّ وَخَیْرُ مَسْؤُولٍ وَلِکُلّ وافِدٍ جائِزَةٌ فَاجْعَلْ جائِزَتی فی مَوْطِنی هذا أنْ تُقِیلَنی عَثْرَتی وَتَقْبَلَ مَعْذِرَتی ‏وَأنْ تُجاوِزْ عَنْ خَطِیئَتی ثُمّ اجْعَلِ التّقْوى‏ مِنَ الدّنیا زادِی"‏. 

 

 

مستحبات رمى

1 ـ هنگام رمى با طهارت باشد.

2 ـ هر سنگى که مى اندازد، تکبیر بگوید.

3 ـ جمره «عقبه» را پشت به قبله رمى کند و جمره «اولى» و «وسطى» را رو به قبله رمى کند.

4 ـ هنگامى که سنگها را در دست گرفته و آماده رمى است، این دعا را بخواند:

«اَللّهُمَّ هذِهِ حَصَیاتى فَاَحْصِهُنَّ لى وَارْفَعْهُنَّ فى عَمَلى». 

 

 

 

 

مستحبات قربانى

1 ـ قربانى بسیار چاق باشد.

2 ـ اگر قربانى، گاو یا شتر است، ماده باشد و اگر گوسفند است نر باشد.

3 ـ خودش قربانى را بکُشد، و اگر نتواند بکشد، دست خود را بالاى دست کسى که ذبح مى کند بگذارد.

4 ـ در هنگام ذبح یا نحر این دعا را بخواند:

وَجّهْتُ وَجْهِیَ لِلّذِی فَطَرَ السّماواتِ وَالْاَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ اِنّ صَلاتِی وَنُسُکی وَمَحْیایَ وَمَمَاتِی للّهِ رَبّ ‏الْعالَمِینَ لا شَرِیکَ لَهُ وَبِذلِکَ اُمِرْتُ وَأنا مِنَ الْمُسْلِمِینَ، اللّهُمّ مِنْکَ وَلَکَ بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ أکْبَرُ، أللّهُمّ تَقَبّلْ مِنّی"‏ 

 

 

 

مستحبات منا

مستحب است حاجى، روز یازدهم و دوازدهم را در منا بماند وحتى به جهت طواف مستحب از مِنا بیرون نرود.

مستحب است بعد از نمازها تکبیر بگوید و بهتر در کیفیت تکبیر آن است که بگوید:

«اَللهُ أَکْبَرُ اَللهُ أَکْبَرُ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَاللهُ أَکْبَرُ اَللهُ أَکْبَرُ وَلِلّهِ الْحَمْدُ اللهُ أکْبَرُ عَلى ما هَدانَا اللهُ أَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهِیمَةِ الاَْنْعامِ وَالْحَمْدُللهِ عَلى ما أَبْلانا». 

 

 

 

 

سایر مستحبات مکّه معظمه

برخى دیگر از کارهایى که در مکّه معظمه مستحب است از این قرار است:

1 ـ زیاد ذکر خدا کردن و خواندن قرآن.

2 ـ خواندن یک ختم قرآن.

3 ـ خوردن از آب زمزم و بعد از خوردن این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً و رِزْقاً واسِعاً وَشِفاءً مِنْ کُلِّ داء وَ سُقْم».

و نیز بگوید:

«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَالشُّکْرَ لِلّهِ».

4 ـ نگاه کردن به کعبه.

5 ـ در هر شبانه روز ده مرتبه طواف کردن; در اول شب سه طواف، و در آخر شب سه طواف، و پس از صبح دو طواف، و بعد ازظهر دو طواف.

6 ـ هنگام توقف در مکّه به تعداد أیام سال یعنى سیصد و شصت مرتبه طواف کند و اگر این مقدار نشد پنجاه و دو مرتبه و اگر آن هم ممکن نشد هر مقدارى که بتواند.

از آداب «مسجدالحرام» و «مسجدالنبى(صلى الله علیه وآله)» نماز خواندن در آنجاست که ثواب بسیار دارد، و در برخى روایات، آمده است که ثواب یک رکعت نماز در مسجدالحرام معادل صد هزار رکعت و در مسجدالنبى معادل ده هزار رکعت نماز در جاى دیگر است.(1) و چه بجا و مناسب است که زائران محترم از این فرصت به خوبى استفاده کنند و چنانچه نماز واجبى از ایشان قضا شده است، آنها را در این مکانهاى شریف بجاى آورند، تا هم وظایف شرعى خود را انجام داده باشند و هم از پاداش بسیار زیاد آن بهره مند گردند.


(1) - 1 ـ فروع کافى، ج 4 ، ص 526 و 556 .  
 
 
  
 
 
 
 
 

پرهیز از اختلاف 

 

1 ـ خارج شدن از مسجدالحرام یا مسجد مدینه هنگام شروع نماز جماعت جایز نیست و بر شیعیان واجب است که با آنان نماز جماعت بخوانند.

2 ـ شرکت در نماز جماعت اهل سنت اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى(صلى الله علیه وآله) ندارد و در دیگر مساجد هم از نماز واجب کفایت مى کند.

3 ـ سجده کردن بر سنگهایى که هم اکنون مسجدالحرام و مسجدالنبى(صلى الله علیه وآله) با آنها فرش شده است، اشکال ندارد.

4 ـ در مسجدالنبى(صلى الله علیه وآله) سجده کردن روى فرشهاى مسجد مانع ندارد و مهر گذاشتن جایز نیست و لازم نیست که در جایى که سنگ است نماز بخوانند و لازم نیست حصیر و مانند آن با خود ببرند، ولى اگر مراعات کنند که موجب توهین نشود و حصیر براى جا نماز با خود داشته باشند و روى آن نماز بخوانند به طورى که متعارف سایر مسلمین است اشکال ندارد، لیکن تأکید مى شود که از عملى که موجب هتک و انگشت نما شدن باشد، اجتناب نمایند.


 
 

چند مسأله

1 ـ مسافر مى تواند، در مسجدالحرام و مسجدالنبى (صلى الله علیه وآله) ، نمازهاى چهار رکعتى را شکسته یا تمام بخواند، و این حکم اختصاص به مسجد اصلى ندارد و در جاهاى توسعه یافته مسجد هم جارى است. بلکه در دو شهر مکه و مدینه هم مى تواند نماز را تمام بخواند.

2 ـ برداشتن قرآنهائى که در مسجدالحرام و مسجدالنبى (صلى الله علیه وآله) و سایر مساجد است، بدون اجازه متصدى ذیربط جایز نیست.

3 ـ آوردن سنگ از صفا و مروه جایز نیست.

4 ـ اگر در مدت اعمال عمره، براى بانوان، عادت ماهانه پیش آید، وظیفه آنان تغییر مى کند، که باید جهت آشنایى به وظایف خود به کتاب مناسک مراجعه کرده و یا از روحانى کاروان بپرسند. 

 

 

  

 

                       

 

                           

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد