قطره

 

 

 

 

 

  

  

 

قناعت" تجلی نگاه اخلاقی به اقتصاد است

 
 

یکی از تجلیات نگاه اخلاقی به اقتصاد، مفهوم با فضیلتی به نام قناعت است.  
برخی فکر می کنند اهمیت ارزشهای اخلاقی فقط به لحاظ زمانی است یعنی فکر می کنند ابتدا نیاز داریم یک امنیت سیاسی و رفاه اقتصادی قابل قبول به دست آوریم و سپس در صورتی که چیزی اضافه ماند به اخلاق اختصاص دهیم. این نشان می دهد خیلی ها جایگاه اخلاق را متوجه نشده و فضیلتی را برای اخلاق و ارزشهای اخلاقی از جمله قناعت و بازتاب آن بر اقتصاد قائل نیستند. 
هدف غایی نظام جمهوری اسلامی ایران، اخلاقی و معنوی است که باید بر روی اهداف مقدماتی نظام اعم از سیاستهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نظام نیز بازتاب داشته باشد. امنیت و رفاه اقتصادی تقدم رتبی دارند اما نباید فراموش کنیم که اینها ارزش وسیله ای دارند. تقدم ارزشی و ارزش غایی در جای دیگری تعریف می شود. در قانون اساسی نیز ذکر شده که اقتصاد وسیله است و هدف چیز دیگری است.
نمی توان به هر طریق و شیوه ای که شده امنیت و رفاه اقتصادی تامین شود و بعد به ارزشهای متعالی توجه شود. بلکه به دلیل تقدمی که ارزشهای غایی نظام دارند حق نداریم به هر شیوه ای امنیت و اقتصاد خود را سامان دهیم. با وجود اینکه امنیت و رفاه اقتصادی دارای تقدم رتبی هستند اما چون تقدم ارزشی ندارند لذا دستمان باز نیست که به هر شیوه ای حکومت تشکیل دهیم یا اینکه بخواهیم به هر شیوه ای که شده حکومت را حفظ کنیم و اقتصاد را سامان دهیم. این مسئله بسیار ظریفی است که متاسفانه سالهاست مورد توجه مسئولان کشور قرار ندارد. اگر فهم کنیم که تقدم ارزشی مان جای دیگری تعریف می شود، حق نداریم به هر شیوه ای حکومتمان را حفظ کنیم یا اقتصادمان را سامان دهیم یعنی حق نداریم به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم. 

 اگر به سازمان تجارت جهانی پیوسته بودیم امروز بحران سرمایه داری گریبانمان را بیشتر می گرفت. از یک طرف وقتی سرمایه داری با بحران روبرو می شود همه مسئولان پایکوبی می کنند اما از طرف دیگر تا چندی پیش می خواستند به سازمان تجارت جهانی بپیوندند! این وضعیت را "شتر سواریهای دولا دولا" می گوییم. این نشان می دهد که فرق بین تقدم ارزشی و تقدم رتبی را هنوز متوجه نشده ایم.
چون تقدم ارزشی با اخلاق است لذا اخلاقیات باید بر اقتصاد بازتاب داشته باشد و تاثیرش مشروط باشد. یکی از تجلیات این بازتاب به این امر بازمی گردد که ما نمی توانیم از هر وسیله ای برای ساماندهی اقتصادی کشور استفاده کنیم.
اگر "قناعت" در دستور کار قرار دهیم هم زمینه ای برای رشد اقتصادی ایجاد کرده و هم یک فعل اخلاقی را پاس داشته ایم.
  

"قناعت" زمینه رشد اقتصادی است   


وی با بیان اینکه "قناعت" زمینه رشد اقتصادی است، گفت: در غرب نیز چنین بوده است. یک جامعه شناس معروف آلمانی معتقد است که سرمایه داری ریشه در فضیلتی به نام کار و ارزشی با نام قناعت داشته است. یعنی مردم به دست نمی آوردند که مصرف کنند بلکه به دست می آوردند که سرمایه گذاری کنند.
افروغ در پایان این گفتگو تاکید کرد: "اصلاح الگوی مصرف" بحثی سابقه دار است و در تجربه غرب نیز می توان آن را ملاحظه کرد. البته این به معنای آن نیست که غرب الگوی ماست بلکه  درغرب نیز بنا به ادعای یکی از جامعه شناسان غربی "کار، فضیلت است" و "قناعت، ارزش والایی دارد".
گروه حوزه و دانشگاه خبرگزاری مهر در سلسله گفتگوهایی دیدگاه اعضای هیئت علمی در زمینه اصلاح الگوی مصرف را منعکس می کند. پیش از این گفتگو با دکتر فرهاد رهبر نیز منتشر شده بود و در روزهای آتی نیز سایر گفتگوها با صاحبنظران دانشگاهی منتشر خواهد شد.

  

 

  

 

فضیلت میانه روی و اعتدال

 
 


در مقابل، هرگونه رفتار میانه روی و مقتصدانه مورد تشویق قرارگرفته و با سخنان زیبا ستوده شده است. (مائده آیه 66 و لقمان آیه 32 و فاطر آیه 32)
از جمله واژگانی که اعتدال و میانه روی را تایید و تشویق می کند، واژه مقدر است که در روایات به معنای اقتصاد و میانه روی به کار رفته است. مقدر در حقیقت میانه رو و کسی است که آینده نگری می کند و تمام آنچه را که به دست آورده انفاق و هزینه نمی کند، بلکه مقداری از آن را برای زمان حاجت نگه می دارد. این واژه در کاربردهای روایی معنای ایجابی و مثبت محض داشته و به معنای اعتدال و میانه روی در حوزه اقتصادی است. (شرح نهج البلاغه - محمدجواد مغنیه -ج 4-ص 237)
امیرمومنان در بیان معیار و ملاک اقتصادی به تبیین مصرف درست و مناسب اشاره می کند و می فرماید: کن سمحا و لا تکن مبذرا و کن مقدرا و لا تکن مقترا؛ یعنی بخشنده باش ولی نه به حد اسراف و میانه رو باش و سخت گیر مباش (نهج البلاغه - سخنان قصار)
در آیات قرآنی برای بیان مفهوم اعتدال و میانه روی در مصرف، واژه قوام به کار رفته است. قرآن بیان می کند که مومن و نیز امت اسلامی، امتی است که بر اعتدال و قوام می باشد. از جمله این آیات می توان به آیه 34و 135 سوره نساء و نیز آیه 8 سوره مائده و 67 سوره فرقان اشاره کرد. خداوند در آیه اخیر می فرماید: و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما؛ و آنان که چون هزینه می کنند اسراف نمی کنند و خست نمی ورزند بلکه میان این دو، راه اعتدال را برمی گزینند.
از حضرت امام صادق (ع) در تفسیر مفهوم این آیه، روایت شده که آن حضرت(ع) نخست مشتی سنگریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود: این همان اقتدار و سخت گیری است. سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت و فرمود: این اسراف است. بار سوم مشت دیگری برداشت و کمی دست خود را گشود به گونه ای که مقداری فرو ریخت و مقداری در دستش باقی ماند و فرمود این همان قوام است.( یکصد موضوع اخلاقی - ص 378 و نیز راه روشن - به کوشش م.ر. جویباری و جمعی از نویسندگان - موسسه قرآن و نهج البلاغه - قم 1384 - ص 58)
نتیجه گیری:
از آموزه های وحیانی قرآن و سنت و سیره معصومان(ع) برمی آید هرگونه خروج از حدود اعتدال و میانه روی و گرایش به دو سوی افراط و تفریط در مصرف به معنای خروج از صراط مستقیم دست یابی به کمال و تقرب الی الله است. از این رو، در تبیین معیار الگوهای صحیح و مناسب مصرف باید به گونه ای اندیشه شود که به دور از هرگونه گرایش به سوی اسراف و تبذیر یا بخل و خساست باشد. برنامه ریزان و مدیران در همه سطوح عالی و میانی تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرایی می بایست به این ملاک ها و معیارهای درست مصرف توجه کرده و از گرایش به افراط و تفریط پرهیز نمایند. تبیین الگوی صحیح، زمانی شدنی است که شناخت کاملی نسبت به این مسایل پدید آید. پس از تبیین الگوی صحیح مصرف است که می توان دست به اصلاحات در الگوهای مصرف زد و به سوی اهداف تمدن اسلامی در جهان معاصر حرکت کرد.

 

 

 

تاثیر بحران آب بر اقتصاد و محیط زیست و سلامتی انسان ها

 
 


بحران آب در اقتصاد و محیط زیست و سلامتی انسان ها تاثیرگذار است. اکنون نیروگاه ها در جهان تحت تاثیر کمبود آب در حد پایین توان و ظرفیت خود کار می کنند، محصولات کشاورزی کاهش یافته اند، 1/1 بیلیون انسان به آب تمیز دسترسی ندارند و این رقم در سال 2020 به دو برابر خواهد رسید. 50 درصد منابع آب جهان که آب تمیز را تامین می کردند، آسیب دیده اند، 70 درصد آب برای کشاورزی استفاده می شود، اما 50 درصد این مقدار بر اثر تبخیر یا استفاده ناصحیح به هدر می رود. (29 آوریل 2008 Creen Tech) و بخش اعظم انرژی جهان برای پمپاژ آب به نقاط مصرف مورد استفاده قرار می گیرد .
¤¤¤
نشریه «نشنال جئوگرافی» در مورد کاهش شدید سطح آب دریاچه های ایران، دلایل آن و مشکلاتی که چنین امری می تواند برای ایران ایجاد کند، مقاله ای منتشر کرده که در آن آمده است: براساس پژوهش های انجام شده، افزایش نیاز و مهار ناشدنی ایران به آب، که بخش اعظم آن از آبخیزها و بسترهای زیرزمینی تامین می شود، باعث شده است که سطح آب در این بسترها سقوط کرده و تحت تاثیر آن، مناطق کشاورزی و حتی سطح برخی مناطق مسکونی نشست کند. برخی ارزیابی ها نشان می دهد که سطح آب در آبخیزها و بسترهای زیرزمینی در ایران طی 15 سال گذشته، به طور متوسط نیم متر در هر سال تنزل پیدا کرده است . بخش اعظم خاک ایران تقریبا خشک است، فقط 10 درصد از اراضی در کشور باران کافی برای تامین آب مورد نیاز می بارد و سایر بخش های ایران به شدت به آب استخراج شده از زمین متکی اند که نیمی از آن از بسترهای زیرزمینی و آبخیزها تامین می شود. افزایش جمعیت همزمان با توسعه اقتصادی و رشد صنعت و کشاورزی باعث افزایش شدید نیاز به مصرف آب شده است . اما آب در بسترهای زیرزمینی با سرعت بسیار کمتری جایگزین می شود و بنابراین سطح آب در این آبخیزها رو به کاهش گذاشته است .بسیاری از این آبخیزها چند هزار سال طول می کشد تا مجددا پر شوند . به نوشته نشنال جئوگرافی بین سال های 1971 تا 2001 سطح آب در بسترهای زیرزمینی حدود 15 متر کاهش یافته و بررسی ها به کمک تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که در برخی مناطق ایران سطح زمین حدود نیم متر در سال نشست کرده است . ایران تنها کشوری نیست که با این مشکل روبروست یک کارشناس ژئوفیزیک در دانشگاه برکلی می گوید تنها راه حل این مشکل، کشف ذخایر دیگر آب است یا کاهش مصرف کشاورزی، صنعتی و شخصی و اجرای این روش ها در ایران یا هر کشور دیگری که با این مشکل روبروست کار ساده ای نیست .

  

  

   

 

 
 

اسراف، تبذیر، ریخت و پاش بی‌مورد، خرج کردن‌های بی‌برنامه، چشم‌و هم‌چشمی‌ها، تجمل‌گرایی و بالاخره بی‌توجهی به قناعت، اگر نگوییم یک بیماری روحی و روانی است، به طور قطع یک بیماری اجتماعی است که از یک سو معنویّت را در افراد می‌خشکاند و از سوی دیگر، می‌تواند به یک معضل برای جامعه تبدیل شود، خصوصاً زمانی که به عنوان یک فرهنگ معقول و یک هنجار اجتماعی مورد پذیرش قرار بگیرد.

شاید گفته شود در جامعه‌ای که درصد بالایی از افراد، زیر شاخص‌ فقر زندگی می‌کنند، چه جای سخن گفتن از اسراف و بریز و بپاش است؟ در چنین اجتماعی بایستی از فقر و نداری سخن گفت، نه از اسراف و تبذیر.

جواب آن است که اولاً اسراف و ریخت و پاش‌ خارج از ضابطه که گناه کبیره است، خاص ثروتمندان نیست و می‌تواند همة افراد را شامل گردد. ثانیاً سخن، مخاطب خود را پیدا می‌کند؛ چنان که آب، چاله را. طرح یک معضل و فرهنگ غلط اجتماعی، مخاطب خاص خود را نشانه می‌گیرد؛ همان‌طور که شاید تلنگر و تنبهی باشد بر کسانی آگاهانه یا غیرآگاهانه در آن معضل گرفتارند.

بر این اساس، نمی‌توان این نکته را منکر شد که فرهنگ اسراف و تبذیر و تجمل‌گرایی پایه‌های زندگی بسیاری از خانواده‌ها را در جامعة ما می‌لرزاند و از آنجا که بسیاری از آنچه مصداق بارز اسراف و تبذیر به حساب می‌آید، صورت نوعی ضرورت زندگی و استفادة معمولی از مواهب طبیعی را به خود گرفته، بیم آن می‌رود که افراد برای به دست آوردن این «ضرورت» و رسیدن به این «مواهب طبیعی» انجام دادن هرکار و چیدن هر تمهیدی را مباح بدانند. در همین نقطه است که اسراف و تبذیر شکل یک فرهنگ پذیرفته شده به خود می‌گیرد.

از سوی دیگر، اسراف و تجمل‌گرایی تنها به عنوان یک نقیصة اجتماعی مطرح نیست، تا گفته شود هرگاه سطح رفاه عموم مردم به نقطة مطلوبی رسید، اسراف و تجمل‌گرایی و تبذیر و ولخرجی منطقاً مجاز است؛ بلکه این مهم به عنوان یکی از گناهان کبیره در ضمن مباحث اخلاقی و در حقیقت در قالب یکی از عواملی که انسان را از رسیدن به تکامل معنوی باز می‌دارد مطرح است. نگرش به اسراف از این زاویه، اهمیت مطلب را دو چندان می‌کند.

معنای اسراف

شهید آیت‌الله دستغیب در کتاب ارزشمند «گناهان کبیره»، اسراف را به عنوان یکی از گناهان کبیره مورد بحث و بررسی قرار داده است.

«اسراف» به معنای تجاوز از حد و زیاده‌روی‌کردن است و آن یا از جهت کیفیت است که صرف کردن مال است در موردی که سزاوار نیست ... و یا از جهت کمیّت است و آن صرف کردن مال است در موردی که سزاوار است لیکن بیشتر از آنچه شایسته است و بعضی صرف مال را در موردی که سزاوار نیست، «تبذیر» گفته‌اند و صرف مال را در زیادتر از آنچه سزاوار است، اسراف دانسته‌اند...1

اسراف و تبذیر در آیات قرآن و روایات ائمه(ع) مذمّت و نکوهش شده است.

چنانکه در آیة بیست و نه سورة مبارکة اعراف آمده است: «بخورید و بیاشامید، ولی از حد نگذرانید. به درستی که خداوند اسراف کنندگان (تجاوز کنندگان از حد) را دوست نمی‌دارد.»

هم‌چنین در سورة مبارکة مؤمن آیة سی‌وچهار به اسراف‌کنندگان و شک‌کنندگان، وعدة عقوبت و عذاب داده شده و در آیة بیست و هفت از سورة‌ مبارکة بنی‌اسرائیل در یک تشبیه زیبا و هشدار دهنده اسراف کنندگان، برادران شیطان خوانده شده‌اند.

در روایات صادره از معصومین(ع) نیز اسراف و تبذیر نکوهش شده؛ چنان‌که رسول اکرم(ص) فرمودند: «کسی که بنایی برای دیدن و شنیدن مردم می‌سازد، خدای متعال آن بنا را ... طوقی برگردنش کرده و او را به آتش می‌اندازد.» از آن حضرت سؤال شد منظور از بناکردن برای دیدن و شنیدن مردم چیست؟ حضرت فرمود: «بنایی است که زیادتر از احتیاج بسازد، بدان منظور که بر همسایگان و برادران دینی خود مباهات ورزد.»

در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است: «جز این نیست که خداوند، اقتصاد (میانه‌روی در مخارج زندگی) را دوست، و اسراف را دشمن می‌دارد...» 2

معیار و میزان اسراف

قبل از بیان مصادیقی از اسراف و تبذیر لازم است معیار و میزانی در این زمینه دانسته شود. به عبارت دیگر، دانستن این نکته لازم است که مرز میان اسراف و اقتصاد در زندگی و شاخص مخارج مجاز از غیرمجاز چیست؟ در برخی از روایات، شاخص‌های گویایی در این مورد عنوان شده‌اند. به سه معیار که در روایتی از امام علی(ع) آمده است، توجه فرمایید:

امام علی(ع) فرمود:«برای اسراف کننده سه علامت است: یکی آن که آنچه سزاوار او نیست، می‌خورد».

در روایت دیگر از امام صادق(ع) آمده است: «لباسی که برای حفظ آبرو و پوشیدن در انظار مردم تهیه کرده‌ای، هرگاه آن را در موقع کار کردن و جایی که مناسب آن نیست بپوشی، اسراف به حساب می‌آید.»

در این زمینه روایات دیگری نیز وارد شده که به همین مقدار بسنده می‌شود.

ملاحظه می‌گردد که شاخص‌ها و مرز اسراف از غیر اسراف در روایات صادره از امام علی(ع) در سه مقولة خوراک، پوشاک وخرید لوازم(که این خود دامنة وسیعی دارد) مشخص و محرز شده‌اند.

بیان این معیارها و میزان‌ها راه را برای تبیین و ترسیم مصادیق اسراف و تبذیر روشن می‌سازد. در این‌ خصوص، عرف و شرایط زمانی تعیین‌کننده است. مثلاً خریدن یک دست لباس گران‌قیمت از سوی فردی که درآمد او متوسط است، مصداق اسراف است؛ جمع‌آوری پول با مشقت فراوان و ترتیب دادن یک مسافرت خارج از کشور برای کارمندی که درآمد او در حد حقوق کارمندی است، اسراف و تبذیر محسوب می‌شود. خرید یک دستگاه کامپیوتر پیشرفته برای کارگری که هر صبح بایستی سرچهارراه چشم به راه کسب باشد (و آن هم یک خط در میان) مصداق بارز اسراف و تبذیر می‌باشد. هرگاه نیاز ضروری انسان با خرید یک دستگاه پیکان برآورده می‌شود، به آب و آتش زدن و جورکردن وام‌های بانکی با اقساط بالا (به اسم جعاله و مضاربه و ...) و خرید یک دستگاه پژو یا سمند و ... بدون تردید اسراف قلمداد می‌گردد. خرید مبلمان راحتی برای منزل برای به رخ کشیدن و چشم و هم‌چشمی اسراف خواهد بود. اختصاص دو و نیم میلیون تومان برای خرید لوازم چوبی منزل ـ از سوی عروس ( به عنوان جهیزیه) و یا از سوی داماد (در قالب شیربها) در حالی که ‌داماد بی‌کار است و این مبلغ می‌تواند سرمایة اولیه‌ یک تولیدی کوچک را برایش فراهم آورد، بدون تردید اسراف است.

 

 

الگوی مناسب

 
 
 در کلانشهرهای ما کمتر چنین اتفاقات مبارکی رخ داده و این در حالی است که باید انجام سریع و مطمئن کارهای بزرگ به یک رویه و منش در طرحهای عمرانی تبدیل شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمد اسماعیل کوثری در ادامه افزود: خوشبختانه روند پیشرفت کار با برآوردهای زمانی اولیه همخوانی داشته و به این لحاظ می‌توان این پروژه را موفق قلمداد کرد. تونل توحید می‌تواند یک الگوی مناسب برای سایر کارهای مشابه عمرانی باشد و تجربیات حاصل از آن باید مورد استفاده قرار گیرد.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی ادامه داد: اتمام چنین پروژه‌هایی در سایر نقاط کشور با کیفیت بالا و دقت لازم میسر نمی‌شود مگر آنکه تجربیات به‌دست آمده کنونی به‌کار گرفته شود تا در کارهای آینده بتوان میزان بهره‌وری از سرمایه‌گذاریهای صورت گرفته را ارتقا بخشید.
کوثری گفت: بالطبع هر بیننده‌ای که از تونل بازدید می‌کند متوجه تلاش ارزنده‌ای که برای اتمام کار در موعد مقرر صورت پذیرفته می‌شود و این حساسیت در مورد وفای به عهد باید سرلوحه سایر برنامه‌های مدیریتی قرار گیرد.
نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی در ادامه افزود: در مجموع و به عقیده من کار روند مطلوبی را پشت سر گذاشته و می‌توان آن را در زمره موفقترین طرحهای عمرانی پایتخت و حتی کشور برشمرد. آنچه در این پروژه بیش از سایر موارد به‌چشم می‌آید تلاش مجدانه تمام ارکان طرح، از مدیریت شهرداری گرفته تا کارگران، برای بهره‌برداری رساندن تونل و بهره‌مندی عمومی از این گذرگاه زیرزمینی است تا بلکه بخشی از مشکلات ترافیکی پایتخت‌نشینان حل شود.
 

 

الگوی مصرف در وقت، آب و برق

 
 

این‌که الگوی مصرف مردم ایران در بخش‌های مختلف، الگویی غیربهینه و سرشار از ناکارآمدی است، تقریبا مورد وفاق همه ما قرار دارد و کسی در این مساله تردید به خود راه نمی‌دهد؛ اما این‌که چنین الگوی غیربهینه را چگونه می‌توان اصلاح کرد و اصولا الگوی مطلوب چیست، محل اختلاف نظر فراوان است . در این میان، آنچه از رسانه‌ها و مطبوعات برمی‌آید ارائه الگوها و راهکارهای صحیح و اصولی مصرف در بخش‌های مختلف است که می‌تواند در برخی حوزه‌ها راهگشا باشد . مقاله حاضر نیز در همین راستا به ارائه برخی راهکارها در زمینه اصلاح الگوی مصرف می‌پردازد . صرفه‌جویی در لغت به معنی اندازه نگه داشتن در خرج یا منابع است که در مقابل آن اسراف به معنی از حد میانه خارج شدن و تبذیر به معنی بیهوده خرج کردن است . در حقیقت صرفه‌جویی مسیر قرار داشتن در حد تعادل و نیاز و استفاده بجا را از منابع دنبال می‌کند، اگرچه ممکن است استنباط عدم استفاده از منابع در ذهن متبادر شود . نیازهای نامحدود جامعه بشری و توجه به منابع محدود موجود، مدیران را مکلف به ارائه تدبیر و برنامه‌ای برای استفاده بهینه از منابع می‌کند. روی آوردن مدیران جوامع امروزی به علم ژنتیک و حضور در عرصه نانوتکنولوژی، شاید پاسخی به نیازهای فراوان جوامع است که در قالب زمان و مکان و منابع جغرافیایی آن مجموعه دست یافتنی نیست. بهره‌گیری از خواص مناسب‌تر و تجمیع آن در یک محصول به منظور بالا بردن کیفیت، حجم بیشتر، رشد سریع‌تر و آفت‌پذیری کمتر در علم ژنتیک بخشی از اقدامی است در حفظ و استفاده مناسب‌تر منابع که نظر بسیاری از مدیران امروزی را به خود جلب کرده است. اگر وظیفه‌گردانندگان امور، دسترسی به کیفیت و کمیت بیشتر برای پاسخگویی به نیاز است، وظیفه مصرف‌کنندگان نیز سعی در مصرف بجا و اجتناب از هدر دادن منابع است. این رابطه دوطرفه، نیاز به مکانیسمی (ساز و کاری)‌ دارد که به طور ساختاری جامعه را در مسیر تعادل هدایت کند. برای نیل به این اهداف باید مشکلات و موانع موجود آسیب‌شناسی شود تا بتوان راه‌حل‌های مناسبی برای رفع آنها ارائه کرد . امروزه در کشور ما نبود این ارتباط و چرخه مناسب، منابع فراوانی را با سرعت به هدر می‌دهد. یکی از دلایل رشد کشورهای جهان پیشرفته، برنامه‌ریزی صحیح برای حفظ منابع و برقراری ارتباط مناسب میان منابع موجود و شیوه مصرف است که در فرهنگ جامعه‌شان نهادینه شده و ما در ایران اسلامی باید این مهم را بدقت مورد ملاحظه قرار دهیم . توجه به برنامه‌های اساسی و بلندمدت در جامعه امروز ایران چقدر لازم به عنوان اولویت چگونه خودنمایی می‌کند؟ آیا وجود ذخایر ارزی فراوان امروز کشور از یک طرف و خیل عظیم نیروی مستعد بیکار و وجود نرخ بیکاری بالا در جامعه از طرف دیگر، همچنین هدر رفتن منابع فراوان آبی رودخانه‌ای در جنوب و غرب کشور، منابع آبی سطح‌الارضی در فصول ابتدایی سال و زمستان و عدم تلاش در حفظ آن، مواجه بودن کشور با کمبود آب در بخش مصرف انسانی و کشاورزی کمترین بهره از خطوط راه‌‌آهن شهری در شهرهای بزرگ و اتلاف میلیاردها ساعت وقت ارزشمند شهروندان در طول روز و ... چگونه قابل تجمع است و مدیران امروز جامعه چه پاسخی برای آن دارند؟
موضوعات ذیل بخشی از موضوعات اساسی از بین نیازهای جامعه ایران است که می‌تواند مدیران جامعه را در جهت تدبیر آن کمک کند . تدبیر وقت جامعه
ساعت‌ها عمرها را به غارت می‌برند و آنها را فانی می‌گردانند. در عین حال که زیباترین واژه‌ها و اصطلاحات را در فرهنگ غنی خود داریم و وقت را طلا می‌نامیم، ولی بیشترین اتلاف زمان را در زندگی روزانه مردم کشورمان شاهد هستیم . مدیریت، این امر مهم با برنامه‌ریزی و آموزش دولت میسر است. باید شیوه‌های صحیح استفاده از زمان در فرهنگ جامعه و زندگی مردم جایگزین شیوه‌های غلط شود و بخش مهم‌تر که مورد فوق را در درازمدت تامین خواهد کرد، ایجاد زمینه‌های لازم توسط دولت برای قرار دادن مصرف وقت مردم در جهت صحیح و استفاده بهینه است . مصرف روزانه چندین ساعت از بهترین زمان‌های مردم در شهرهای بزرگ مثل تهران و شهرهای بزرگ دیگر کشور، در حقیقت سرمایه عظیم کشور را به هدر می‌دهد. این آفت با سرعت سرسام‌‌آوری در حال پیشرفت بوده با حضور خودروهای بیشتر در خیابان‌ها و افزایش جمعیت به دلیل مهاجرت‌ها به سوی شهرهای بزرگ رو به گسترش است. گسترش خطوط قطارهای زیرزمینی با سرعت افزون می‌تواند قدرت ظهور وسایل نقلیه عمومی شهری و اطمینان عمومی جامعه بر تکیه بر وسایل خدمات شهری برای جابه‌جایی را افزایش دهد . وجود فیلم‌‌ها و کتابخانه‌هایی با تنوع موضوع برای آموزش و ارتقای فرهنگ عمومی در وسایل نقلیه عمومی و محل‌های انتظار آن، وقت اتلافی را به وقت مفید تبدیل می‌کند که نیاز است در برنامه شهری مورد عنایت قرار گیرد . وقت مردم در ترمینال‌های عمومی، ایستگاه‌های قطار و هواپیما با وسایل جذاب ورزشی، کلاس‌های الکترونیکی کوتاه مدت و مفید، فیلم و کتابخانه‌ها می‌تواند مفید مصرف شود . در روستاها پس از فصول کاشت و برداشت بقیه اوقات در صرف زمان غیرمفید است که هدایت منطقی آن به سوی کتابخانه‌های سیار (با ماشین)‌ و پخش فیلم‌های آموزشی و آموزش مهارت‌های زندگی در محیطی متناسب با محل زندگی با برنامه‌ریزی صحیح، علاوه بر مدیریت مناسب زمان، سطح دانش و تخصص حرفه‌ای روستاها را نیز بالا می‌برد و منجر به افزایش بازدهی اقتصادی خواهد شد .

گذران زمان بدون برنامه در قشری از مردم یا در بخش قابل توجه از مردم در زمان تعطیلات تابستان موجود است که نیاز است با جاذبه‌های متنوع این اوقات به نحو شایسته‌ای مدیریت شود . گسترش کلاس‌های آموزش فنی و حرفه‌ای برای ایجاد اشتغال و کاهش بیکاران و زمان بیکاری جامعه جهت تربیت متخصص و ایجاد توان ورود به عرصه‌های نیاز .آب : بسیاری از صاحبنظران بحران‌های اجتماعی آتی را مرتبط با آب می‌دانند. کشور ما همواره در گذشته بخصوص در سال‌های جاری با افزایش جمعیت از کمبود آب رنج برده است . آمار گویای این مطلب است که در کشور، استفاده ناصحیح آب در زندگی شهری و در بخش کشاورزی همچنین عدم بازیافت آن باعث به وجود آمدن بخشی از نارسایی‌ها بوده و تدبیر 3 مورد یاد شده، مقدار قابل ملاحظه‌ای کشور را از کم‌آبی نجات خواهد داد .

مصرف سرانه آب (لیتر در روز)‌ در شیراز 155 لیتر، در قم 166 لیتر، در خوزستان 234 لیتر بوده در حالی‌که در ظهرون عربستان 87 لیتر، در مکزیک 100 لیتر و در مالزی 90 لیتر است .

در بخش آب کشاورزی مصرف جهانی صیفی‌جات 7000 تا 10500، چغندر قند 5500 تا 7500 و ذرت 5000 تا 8000 متر مکعب در هکتار است حال آن‌که در کشور ما صیفی‌جات 17900، چغندر قند 10000 تا 14000 و ذرت 10000 تا 12000 متر مکعب در هکتار است .در بخش نظارت دولت
الف - جمع‌آوری و هدایت و حفظ آب‌های سطح الارضی
ب - کشور ما علاوه بر کم‌آبی به صورت دوره‌ای نیز از کم‌آبی مضاعف و در بعضی از مناطق بی‌آبی رنج می‌برد، ولی منابع آبی از دامنه زاگرس، البرز و ... در ماه‌هایی از سال جاری است، همچنین چشمه‌سارها یا آب‌روهای فصلی در اقصا نقاط ایران پهناور موجود است که آب کلا به هدر می‌رود که باید در برنامه‌ریزی صحیح جمع‌آوری و حفظ شود . ج - انتقال آب از سرچشمه یا محل استحصال تا محل مصرف عمدتا در روستاها به جوی‌های معمولی که بشدت قابلیت جذب زمین شدن و تبخیر دارد صورت می‌گیرد که با بسترسازی و انتقال صحیح و جلوگیری از پرت بین راهی در روستاها با آموزش و تصدیگری دولت می‌توان موجودی آب‌ را گاهی چند برابر کرد. این انتقال ممکن است از فاصله زیادی صورت گیرد . باید شیوه‌های صحیح استفاده از زمان در فرهنگ جامعه و زندگی مردم جایگزین شیوه‌های غلط شودد - مصرف آب کشاورزی با روش سنتی برای ایران اسلامی امری ناپسند و نامطلوب است. این امر مهم باید با سرعت با آبیاری تحت فشار جایگزین شود. این اقدام شایسته است بصورت اجباری و تشویق امکانات در برنامه آبیاری مزارع و باغ‌های موجود در روستاها گذاشته شود. امروز مصرف بی‌رویه آب‌های زیرزمینی عمق چاه‌های عمیق را بشدت افزایش داده که این سرمایه همیشگی و ملی را در خطر نابودی کامل قرار داده است . ه - رودخانه‌های عظیمی از کشور به دریاهای حواشی کشور سرازیر می‌شود، همچنین آب‌های جاری رودخانه‌های کشور در مناطق مرزی به کشورهای همسایه سرازیر می‌شود روند منطقی سدسازی در کشور قدمی شایسته بوده و در سال‌های گذشته نزدیک صورت گرفته و نیاز است تا حد امکان طراحی ممانعت از ورود آب به دریا و بهره‌گیری در مسیر و انتقال به دیگر مناطق از سرچشمه در دستور کار قرار گیرد. برای مثال رودخانه اروند رود سالانه میلیاردها تن خاک و آب ایران را به حوزه آبی خلیج فارس وارد می‌سازد .در بخش تغییر در فرهنگ عمومی
با عنایت به تعالیم عالیه شرع مقدس دین مبین اسلام، متاسفانه به علت ارزان بودن، استفاده بی‌رویه آب در زندگی روزانه به صورت عادت درآمده است . الف‌ - با توجه به دستورات شرع مقدس که اسراف را نهی کرده، لازم است با تلاش وعاظ و علمای دینی، شیوه عملی وضو و غسل بامصرف در حد اعتدال آب در کشور آموزش داده شود . ب - عمده مردم در حمام گرفتن بیش از دو سوم آب مصرفی را هدر می‌دهند. لازم است در سیستم شهرداری‌ها پایان کار به ساختمان‌هایی داده شود که دوش حمام آن مجهز به چشم الکترونیکی با مدل‌‌های طراحی مناسب باشد و گرم‌کننده‌‌های حمام‌ها به گونه‌ای باشد که مردم در فصل سرد با آب گرم حمام را گرم نکنند . ج - لازم است آب‌های مصرفی شستشوی ماشین، لوازم خانه، فرش، باغچه و حیاط و... در سطح مجتمع‌های شهری بزرگ با بهره‌برداری از برگردان آب همان مجتمع و فیلتر کردن آب الزاما طراحی و اجرا شود . د - بهره‌گیری از پساب و فاضلاب تمام شهرها برای عرصه کشاورزی آن شهر می‌تواند رونق بی‌مانندی در عرصه کشاورزی ایجاد و این سرمایه عظیم را مدیریت کند. این مهم باید توسط شهرداری‌ها با اولویت صورت گیرد . موارد فوق با وجود نیروی جویای کار و ذخیره اقتصادی و ایجاد بهره‌ اقتصادی به عنوان موضوعی ارزشمند می‌تواند مورد توجه دولت قرار گیرد .

 

 
 

هیچ چیز به اندازه ولخرجی آزاردهنده نیست. این ویژگی‌ که متأسفانه در افراد زیادی به‌ چشم می‌خورد باعث می‌شود
پولی را که به‌ زحمت به دست آورده‌اند به‌آسانی و در یک چشم‌بر‌هم‌زدن از دست بدهند و همیشه محتاج و نیازمند کمک دیگران باشند در حالی که عده دیگری از افراد ممکن است با میزان درآمد بسیار کمتر همه نیازهای منطقی‌شان برآورده شود و حتی اندوخته قابل توجهی هم داشته باشند؛
به همین دلیل از گذشته‌های بسیار دور، در فرهنگ ما صرفه‌جویی، کار پسندیده و ولخرجی، کاری نکوهیده تلقی شده است. صرفه‌جویی کار زیاد مشکلی نیست و با کمی توجه و دقت به عملکرد افراد صرفه‌جو و سرمشق‌گرفتن از آنها می‌توان جلوی بسیاری از هزینه‌های غیرضروری را گرفت.
با نگاهی به زندگی خوب و راحت برخی افراد فکر می‌کنیم که حتماً آنان از درآمد خیلی خوبی برخوردار هستند اما اگر کمی در مورد شیوه زندگی افراد هم‌طبقه دقت کنیم، متوجه می‌شویم که این افراد شاید در میزان درآمد با ما یکی باشند اما در خرج‌کردن و پس‌انداز خود دقت زیادی به خرج می‌دهند.
شما هم می‌توانید پولی که به‌سختی به‌ دست آورده‌اید را آن‌طور که می‌خواهید خرج کنید و مقداری از آن را نیز پس‌انداز کنید. همیشه مخارج ماهانه خود را یادداشت کنید تا بتوانید صورتی کلی از اقلامی که بابت‌شان هزینه می‌کنید داشته باشید و میزان هزینه‌ها را بدانید.
از سبد مصرفی خانوار اطلاع داشته و طبق برنامه زمانی و اولویت‌ها هزینه کنید تا از مخارج زائد و غیرضروری اجتناب کرده باشید.
شما با دسته‌بندی هزینه‌ها جاهای هدررفت سرمایه و حتی نابجا‌خرج‌کردن را کشف می‌کنید. هزینه‌های خانوار شامل1- مصارف خوراکی 2- پوشاکی 3- بهداشتی 4- درمانی 5- انرژی 6- آموزشی 7- فرهنگی 8- تفریحی 9- خدمات نگهداری و تعمیر 10- تزئینی و تجملی است.
برنامه‌های اقتصادی زندگی‌مان، رفتارهای اقتصادی ما را بروز می‌دهد و شخصیت اقتصادی ما شناخته می‌شود. فکر نکنید وقتی صرفه‌جو و بجا‌خرج‌کن هستید دلیل بر خسیسی شما می‌شود.
خانواده‌ای را در نظر بگیرید که برای خرید پوشاک در سال 2بار بیشتر اقدام نمی‌کنند و آن 2بار هم از مراکز اصلی و محل توزیع و تولید خریداری می‌کنند تا بدین‌صورت در وقت و هزینه خود صرفه‌جویی کرده‌باشند. از نظر منطقی آنها خسیس هستند؟ نکاتی در صرفه‌جویی وجود دارد که با رعایت آنها می‌توان به اقتصاد خانواده کمک کرد:
1- هنگامی که برای خرید مایحتاج خود به فروشگاه محل می‌روید، سعی کنید آن چیزی را بخرید که مورد نیاز شماست. برای این کار می‌توانید مایحتاج خود را به ترتیب اولویت روی یک صفحه کاغذ یادداشت کنید. مراقب باشید هیچ‌گاه کالاهای متنوع فروشگاه با بسته‌بندی‌های زیبا شما را تحت تأثیر خود قرار ندهد.
2- همیشه هنگام بیرون‌رفتن از منزل به یاد داشته باشید که فقط به مقدار مورد نیاز خود پول به همراه داشته باشید؛ هیچ‌وقت پول اضافی با خود حمل نکنید که این پول علاوه بر اینکه ممکن است مورد دستبرد قرار گیرد می‌تواند به‌سرعت خرج شود.
3- هنگامی که برای انجام کاری بیرون می‌روید در وهله اول هدف خود را از این عمل مشخص کنید. هیچ‌گاه وقت خود را بیهوده در خارج از خانه نگذرانید. به یاد داشته باشید زمانی به بیرون بروید که هدف آن برایتان مشخص شده باشد.
4- برای اینکه وسایل و لوازمی که قبلا شما خریده‌اید بهتر و بیشتر عمر کرده و مورد استفاده قرار گیرد باید هرچند وقت یک‌بار به سرویس‌کردن آنها بپردازید.
5- همیشه آنچه را نیاز دارید در محل اصلی آن خریداری کنید.
6- هیچ‌گاه بیش از آنچه در توان دارید خرج نکنید.
7- در یک بانک حساب پس‌اندازی برای خود داشته باشید. سعی کنید در بانکی حساب خود را افتتاح کنید که سود بیشتری به پس‌انداز شما می‌دهد.
8- اگر برایتان مقدور است زودتر از خانه بیرون رفته و از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید تا هزینه‌های نگهداری ماشین و مخارج سنگین ایاب‌وذهاب به شما فشار نیاورد.
9- بعضی از مواد غذایی انرژی بیهوده دارند؛ مانند انواع شیرینی و نوشابه که هزینه سنگینی را به خانواده تحمیل می‌کنند؛ پس در خرید آنها با احتیاط رفتار کرده و برایشان هزینه نکنید.
10- موادی که فسادپذیر هستند و عمر کوتاهی دارند را تا مصرف نکرده‌اید خریداری نکنید.
11- در مصرف انرژی با استفاده از روش‌های مختلف صرفه‌جویی کنید؛ مانند استفاده از لامپ‌های کم‌مصرف از جمله مهتابی و فلورسنت که شاید گران‌تر باشند ولی در درازمدت هزینه اولیه را برمی‌گردانند. استفاده از تلفن در ساعت‌هایی که قیمت تلفن ارزان‌تر اعلام شده است.
در مصرف سوخت نیز زمانی که برای شست‌وشو نیاز به آب گرم ندارید، بکار نبرید. و همیشه بدانید هزینه مصرف انرژی، تصاعدی حساب می‌شود.
12- همیشه بدانید خواب خوب، ورزش و تغذیه مناسب که حتی می‌تواند شامل یک‌نوع میوه و سبزی هم باشد به تندرستی شما کمک کند زیرا هزینه درمان از پیشگیری و هزینه تعمیر از نگهداری گران‌تر است. بهتر است در حفظ و نگهداری وسایل و لوازم زندگی و خانه‌مان کوشا باشیم


 

درک صحیح از "اصلاح" و "الگو"

 
 

 
سال اقتصادی سختی پیش رو داریم. استمرار این شرایط سخت با توجه به رکود اقتصادی جهانی و وابستگی های کشور به اقتصاد نفتی ضرورت بازبینی در رفتار اقتصادی مسئولان و تصمیم گیران و رفتار اقتصادی مردم را ایجاب می کند.
منابعمان به شدت محدود است و حتی نمی توانیم حفظ وضع موجود کنیم. این درحالیست که معمولا تلاش دولتها برای ارتقای سطح رفاه، بهبود عمومی سطح زندگی و افزایش چشمگیر تولید ناخالص ملی است اما کشور در سال جاری به دلیل شرایط سخت اقتصادی قطعا نمی تواند به سادگی به این هدفها دست یابد.
در چند سال گذشته یک سوم درآمدهای نفتی

۳۰ سال اخیر را مصرف کرده ایم
بخش زیادی از این سختی اقتصادی به رویه های مصرفی که در داخل داشته ایم بازمی گردد. در سه یا چهار سال گذشته نزدیک
۲۸۰ میلیارد دلار یعنی یک سوم درآمدهای نفتی ۳۰ سال اخیر را کسب و عمدتا مصرف کرده ایم. امکان داشتن چنین درآمدهایی با توجه به افت معنی دار قیمت نفت که کاهش ۱۰۰ دلاری در هر بشکه داشته و از طرفی استمرار رکود جهانی برای یک دوره بیش از یکسال و با توجه به عوامل دیگر امکان پذیر نیست. قطعا سطح رفتار اقتصادی دولت و مردم در شرایط کنونی به سطح بالایی رفته و واردات بی رویه کالا و خدمات نیز که رکورد واردات را با رقم بالغ بر ۷۰ میلیارد دلار شکسته ایم دیگر امکان پذیر نیست بنابراین گذران زندگی و چرخه مناسب تولید وقتی مقدور می شود که در رفتارها و روشهای مصرفی تجدیدنظر کنیم.
این نگرانی وجود دارد که "اصلاح الگوی مصرف" دچار عدم درک مفهومی شود
آموزه های دینی و رفتارهای حاکم بر اقتصاد کشور چه خرد و چه کلان، رفتارهای متاثر از نظام سیاستگذاری و تصمیم گیری و همچنین رفتارهای فرد و خانوار مبین این است که بین وضعیت موجود و مطلوب که متاثر از آموزه های دینی و عقلانیت است تفاوتهای معناداری وجود دارد. بنابراین در اصل موضوع پرداختن به "اصلاح الگوی مصرف" هیچ شکی نیست اما این نگرانی وجود دارد که "اصلاح الگوی مصرف" دچار عدم درک مفهومی شود زیرا عدم درک مفهومی از این موضوع نه تنها می تواند این نکته قابل توجه را ناکارآمد کند بلکه می تواند آن را به ضد خودش نیز تبدیل کند.
 درک صحیح از "اصلاح" و "الگو" و پرداختن صحیح به قلمروهای مصرف چه در سطح خرد و چه در سطح کلان از ضروریات است. اگر درک صحیحی از اصلاح نداشته باشیم به سمت افراط و تفریط می رویم. بنابراین عدم درک صحیح از مفهوم "اصلاح الگوی مصرف" می تواند منشا انحرافات باشد. عدم درک مفهومی می تواند به محدود نگری، پراکنده گویی و مخصوصا تفسیر به رای بیانجامد. اینکه هر کس بخواهد سلیقه و استنباط خود را بر نظام تصمیم گیری و سیاستگذاری و برنامه ریزی اقتصادی حاکم کند موجب انحراف و انحطاط می شود بخصوص این اتفاق در نظام تصمیم گیری دولتی یا قانونگذاری می تواند منشا انحراف و اختلالات باشد.

 

 

 

 

 

 
 



آب درآموزه های قرآنی مایه حیات همه موجودات جاندار در زمین است. از این روست که به صراحت می فرماید: ما هر چیز زنده را از آب قرار داده ایم.

آب از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده زمین است. با آن که هفتاد درصد سطح زمین را آب فراگرفته، با این همه در طول تاریخ بشر مساله آب و مدیریت آن مهم ترین دغدغه بشر بوده است؛ زیرا آب شیرین و بهداشتی و قابل مصرف درکشاورزی نسبت به حجم عظیم آب های شور بسیار اندک است. در بسیاری از مناطق به سبب دور بودن از منابع آبی چون رودها و دریاها و حضور وحشتناک بیابان و کویر، آب مشکل جدی بشر می باشد و حتی جنگ های بسیاری رخ داده و خون های بسیاری برای آب و مهار و کنترل آن ریخته شده است.
برخی براین باورند که جنگ آینده به ویژه درمناطق خاورمیانه، جنگ آب است . درحال حاضربسیاری از درگیرهای قبیله ای و مرزی بین کشورها ارتباط با آب و تسلط بر منابع آن دارد. مدیریت و تسلط بر آب به ویژه رودها و دریاچه های مرزی مشکل بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی است.
این مایه حیات که بیش از هفتاد درصد از بدن انسان را شکل می بخشد و همه چیزهای زنده از آن پدید آمده و زندگی آن ها بدان وابسته است. مساله ای نیست که قرآن از کنار آن به سادگی گذشته باشد. به ویژه که مناطقی که قرآن در آن نازل شده است مناطقی خشک و بیابانی و یا نیمه بیابانی است و مساله آب در آن ارتباط تنگاتنگی با معنا و مفهوم زندگی و حیات و حتی آبادانی دارد. اگر در زبان عربی واژه آبادانی از عمر گرفته شده و ارتباط معناداری میان آبادانی و عمر وجود دارد ولی در فرهنگ ایرانی، آبادانی و آب از خاستگاه مشترکی بهره مند هستند؛ زیرا در تفکر ایرانی آب است که تمدن ها و آبادی ها را پدید می آورد و موجب شکوفایی فرهنگی و تمدنی می شود.
از این نظر، آب تنها ماده آشامیدنی نیست (بقره آیه 60 و اعراف آیه 160) بلکه آب از عناصر اصلی تمدنی و شکوفایی فرهنگی و تمدنی بشر است. هر آبادی زمانی شکل می گیرد که آب به مقدار کافی فراهم باشد. در مناطق عربی، واژگانی چون آب و واحه نوعی همپوشانی را بیان می کند. از این رو همواره درخاورمیانه بزرگ، آب به معنا و مفهوم تمدن بوده است. بزرگ ترین فرهنگ و تمدن ها درکنار رودها شکل گرفته است تمدن هایی چون تمدن های میانرودان، سند ونیل از مهم ترین تمدن هایی است که در کنار رودهای بزرگ شکل گرفته و تحولات جهانی را در طول تاریخ بشریت رقم زده اند.
اهمیت آب از نظر قرآن
آب درآموزه های قرآنی مایه حیات همه موجودات جاندار در زمین است. از این روست که به صراحت می فرماید: جعلنا من الماء کل شی حی؛ ما هر چیز زنده را از آب قرار داده ایم.
آب مایه آسمانی است (ق آیه 9 و اعراف آیه 96) چنان که مایه برکت نیز می باشد (همان). البته و برای برکت یابی می بایست انسان ایمان و تقوا را مراعات کند. به این معنا که همین آب که ماده حیات بشریت و رشد و شکوفایی تمدنی است و از آسمان پاک می بارد برای این که مبارک باشد و برکت را برای بشریت پدید آورد می بایست، آدمی را به سوی ایمان به خدا و تقوا بکشاند وگرنه همان باران و آب آسمانی مایه هلاکت و نیستی می شود و همانند سیل های عظیم همه چیز را می شوید و می برد و یا همانند بوران های سخت از ریشه می خشکاند.
آب هم چنان که مایه حیات و عنصر اصلی تمدنی و شکوفایی آن است هم چنین مایه درمان و شفابخش بشر از بیماری نیز می باشد (ص آیات 41 و 42 و مریم آیه 24) آب سرد و شیرین درمانگری بیش تری دارد و نوشیدن آن به عنوان مایه شفا درون و شستن به آن مایه شفای بدن و پوست و گوشت آدمی است. (همان)
خداوند نه تنها آب را به عنوان یکی از آیات بزرگ خویش می شناساند که انسان با تفکر در آن می تواند به آفریدگاری و پروردگاری خداوند برسد بلکه خداوند در آیاتی بر انسان منت می گذارد که وی را با آب گوارا سیراب می کند( مرسلات آیه 27)
هرچند که مطلق آب به عنوان آیه ای درخور توجه مطرح می شود و درآیه 12سوره فاطر توجه به منافع آب های تلخ و شیرین مورد تاکید است ولی آب شیرین و خنک به عنوان مهم ترین عنصر مورد توجه است و شکر خاص می طلبد (فاطر آیه 30 و مرسلات 27)
نقش آب درزندگی
خداوند درآیات چندی به نقش و کارکرد آب درزندگی بشر توجه می دهد. درآیات 22و 164 سوره بقره و آیه 99 سوره انعام و آیه 57 سوره اعراف و ده ها آیه دیگر، آبادانی را به عنوان مهم ترین نقش و کارکرد آب مطرح می سازد.
این مساله امری پیچیده و غیر روشن نیست بلکه اگر به همه تمدن ها توجه شود به خوبی دانسته می شود که آب عامل اصلی گرد آمدن بشر در کنار آب های جاری و چشمه ها بوده و هست. آب، زمینه رشد وشکوفایی کشاورزی و دامداری می شود و فراوانی گیاه و دام نیز موجب می شود تا نخستین دغدغه و انگیزه حرکتی بشر یعنی تامین غذا برای بقا را نداشته باشد.
فراوانی غذا و تامین و امنیت غذایی موجب افزایش تولید نسل می شود و شمار مردمان در یک منطقه افزایش می یابد و در نتیجه آن تبادل اطلاعات و تجربیات فزونی یافته و تمدن ها و فرهنگ های غنی از تبادل اطلاعات و تجربیات و اختراعات و ابتکارات پدیدار می شود.
آیه 11 سوره انفال افزون بر آسایش که در آیات پیش بیان شده به آرامش دهی آب توجه می دهد. این آرامش می تواند هم به معنای آن باشد که انسان ها با استفاده از آب به آرامش دست می یابند؛ زیرا آب شفا و درمان گر است چنان که بیان شد، هم چنین آب می تواند موجبات دلگرمی بشر در برخی از موارد را فراهم آورد و آرامش از دست رفته را به وی بازگرداند.
این آرامش که در آیه 11 سوره انفال بیان شده است مرتبط به آرامشی است که در صحنه های جنگی به سبب ریزش باران به دست می آید؛ زیرا در برخی از موارد، موقعیت نیروها به گونه ای است که باران می تواند موجبات تحکیم موقعیت شود و زمین های سست را پایدار و یا زمین ها را به شکلی در آورد که دشمن درآن گیر افتد.
به سخن دیگر کارکرد آرامشی که قرآن برای آب بیان می کند هم در موقعیت عادی است که موجب آرامش روحی و روانی با استفاده از آب به دست می آید و حمام کردن و شست و شو تن بدان و یا نوشیدن آن موجب می شود تا نوعی آرامش خاص در انسان پدید آید و یا حتی بیماری هایی پوستی و تنی از بدن وی برطرف و زایل شود و هم می تواند در موقعیت های غیرعادی مانند جنگ موجبات آرامش ارتش اسلام را فراهم آورد که در آیه مورد نظر مورد توجه و تاکید بوده است.
خداوند به نقش بهداشتی آب نیز توجه دارد و از این روست که آیاتی چون 222 سوره بقره و نیز 11 سوره انفال و 48 سوره فرقان و 42 سوره ص به نقش آب در بهداشت و نظافت اشاره می کند و مردمان را با این شیوه هم به اهمیت و ارزش آب توجه می دهد و هم می کوشد تا ایشان را به استفاده از آب در بهداشت و نظافت تشویق و ترغیب نماید. (نگاه کنید هم چنین به بحارالانوار ج 80 ص 211)
به هر حال، قرآن آب را مایه طهارت ظاهری (انفال آیه 11 و فرقان آیه 48 و نسا آیه 43 و بقره آیه 222 و آیات دیگر) و طهارت معنوی و دوری مومنان از پلیدی شیطان می شمارد.(انفال آیه 11)
آب در کشاورزی و دامداری نیز نقش مهم و اساسی دارد؛زیرا بی آب هیچ گیاهی پدیدار نمی شود تا از حبوبات و سبزی برای خوردن استفاده کرد و یا به دام ها داد تا از گوشت و پوست و شیر آن ها استفاده نمود. بنابراین هم آب در تغذیه مستقیم و غیرمستقیم بشر نقش اساسی دارد؛ چنان که این مطلب را می توان از آیات بسیاری چون بقره آیه 22 و 90 و 265 و انعام آیه 99 و مانند آن به دست آورد.
آب مایه قدرت و افزایش آن است. از این روست که قرآن در آیه 6 سوره انعام و نیز آیه 52 سوره هود به آب به عنوان عامل مکنت و ازدیاد قوت و قدرت اشاره می کند. بر این اساس هر کسی اگر آب بیش تری را دارا باشد و در مدیریت آب تلاش کند و آن را به سمت بهره وری سوق دهد می تواند امید داشته باشد که دارای ثروت و قدرت شده و روز به روز قدرت و شوکت وی افزایش یابد.
دولت اسلامی می بایست با توجه به این بینش و نگرش قرآن همواره بر مدیریت آب تاکید کند؛ زیرا مدیریت صحیح و بهینه آب به معنا و مفهوم دست یابی به تمدن و شکوفایی تمدنی و نیز قدرت و افزایش آن است.
مدیریت آب در آیات قرآنی آن چنان مهم و اساسی در زندگی بشر به ویژه در حوزه تمدنی و شکوفایی و دست یابی به مکنت و قدرت و آسایش و آرامش عمومی دانسته شده است که افزون بر ترغیب بشر به سدسازی برای مهار آب های سطحی، بیان می دارد که چگونه شکسته شدن سد مارب در سرزمین سبا و دولت پرقدرت یمنی آن موجب شده است که تمدن بزرگ و با اهمیتی به سرعت نابود و از صحنه روزگار بیرون رود.(سباء آیات 15 و 16)
خداوند در این آیات بیان می کند که چگونه سد مارب موجب شده بود تا آب ها در پشت آن جمع شود و کشاورزی و دامداری مردمان سبا رشد و شکوفایی یابد و تمدنی عظیم در کنار آن پدید آید ولی از آن جایی که آنان راه گناه و بی تقوایی را در پیش گرفتند و به جان هم افتادند گرفتار سیل و باران های سهمگین و مخربی شده و سد ایشان به آب عظیم عرم فرو ریخت و تمدن ایشان با از میان رفتن سد از بین رفت و در سرزمین ایشان جز گیاهان تلخ و کمی سدر رشد و نمو نیافت. این در حالی بود که با بهره گیری و مدیریت درست آبهای سطحی گردآوری شده پشت سد توانسته بودند بهشتی در کناره آن ایجاد کنند و باغ ها و بوستان های عظیم بیافرینند که موجبات رشد تمدن آنان را فراهم آورده بود.
مدیریت آب به معنای تغییر در محیط زیست و افزایش اکسیژن و خنک کردن محیط و بوم زیست، افزایش گیاهان و جانوران و تغییرات آب و هوا به سمت اعتدال، (بقره آیات 164 و نور آیه 45 و انبیاء آیه 30) است، زیرا هر جنبنده ای از آب پدید می آید (نور آیه 45) و زنده شدن موجودات از آب (انبیاء آیه 30) است و اگر آب در جایی فراهم آید به ویژه آب شیرین باران که دارای خواص بسیاری به ویژه در پرورش دام و گیاه است، هم افزایش گیاهان را سبب می شود و هم تعدیل آب و هوا را موجب می شود.
قوم سبا با مدیریت آب توانسته بودند کویری را به گلستان و بوستانی تبدیل کنند ولی همین که سد از میان رفت و سیل های خروشان سد و گیاهان و جانداران و انسان های پیرامونش را به هلاکت کشاند پس از آن هرگز آن سرزمین رنگ آبادی و آبادانی و تمدن پیشین را ندید و تجربه دوباره ای نکرد.
خداوند در آیات 24 سوره یونس و 10 سوره نحل و 53 و 54 سوره طه و هم چنین 48 و 49 سوره فرقان و 27 سوره سجده به نقش آب در دامداری توجه می دهد تا مردمان را برای افزایش دام و ثروت به حفظ و مدیریت آب تشویق و ترغیب نماید.
اصولا از نظر قرآن زیبایی طبیعت به سبب رویش گیاهان متنوع است که از آب باران و جاری به دست می آید. تاکید بر آب باران از آن روست که باران نقش فزاینده در تولید و رشد و پرورش گیاهان متنوع دارد. هر چند که آب های برگرفته از سفره های زیرزمینی می تواند مفید باشد ولی هرگز نمی توان آن را در سطح آب هایی دانست که از طریق باران به دست می آید. از این روست که قرآن در پرورش گیاهان متنوع هماره به آب باران توجه می دهد. (انعام آیه 99 و نیز یونس آیه 24 و حج آیات 5 و 63 و نمل آیه 60 و زمر آیه 21 و حدید آیه 20)
آب باران به سبب پاکی خاص و نیز تنوع مواد مفید و سازنده آن برای گیاهان بسیار مفیدتر از آب های برگرفته از سفره های زیرزمینی است. از این رو حفظ و مدیریت آب باران و یا همان آب های سطحی چون رودها بهتر و مفیدتر برای کشت و دام و محیط زیست و انسان است.
خداوند در آیه 99 سوره انعام و آیه 24 سوره یونس و نیز 63 حج و آیات دیگر رویش سبزه زارها از طریق بارش باران را به عنوان نعمتی بزرگ می شمارد؛ زیرا رویش گیاهان و ایجاد سبزه زارهای بسیار موجب می شود که هم کشاورزی رونق یابد و هم دامداری تقویت شود و هم این که آب و هوای بوم زیست معتدل شده و برای آرامش و آسایش بشر بهتر شود.
اگر به حجم آیاتی که قرآن درباره آب و نقش آن تنها در کشاورزی و رویش سبزه زارها و گیاهان و درختان متنوع و حبوبات و دانه های روغنی و غیرروغنی و مانند آن پرداخته شود با حجم انبوهی از آیات مواجه می شویم که گزارش همه آن ها در این نوشتار کوتاه شدنی نیست.

 

 

  

 

 

 
 


انسانی که در یک ماشین قوی اجتماعی -که لازمه زندگی صنعتی امروز است- به یک مهره تبدیل شده باشد هویت و اصالت فردی خود را از دست می دهد.انسان امروز در درون احساس تنهایی شدیدی می کند و برای فرار از این تنهایی به کل های بزرگ می پیوندد و تکه ای می شود از یک سازمان، باشگاه و...و خود را در آن حل می کند تا آسوده شود. سورن کرکگور فیلسوف دینی دانمارکی در این رابطه می گوید: «... به واسطه بی همتی و بزدلی در برابر هست بودن است که مردم امروز می خواهند ذوب و منحل در جمع و توده بشوند و چون لیاقت این را ندارند که خود کسی بشوند امیدوارند که زیر لوای کثرت و تعدد «چیزی» گردند.»
این احساس تنهایی وجودی همواره انسان را در طول تاریخ رنج داده است و عکس العمل های زیادی را در جوامع گوناگون برانگیخته است که شرح و بسط آن خارج از حوصله این مجال است.
تاکید ما بیشتر بر عکس العملی است که انسان تنهای امروز با پناه بردن به مصرف از خود نشان می دهد. این زیاده خواهی در مصرف که در واقع چراغ سبزی است به زیاده خواهان و طماعان برای سوءاستفاده از انسان، ناشی از این احساس در انسان است که آن آزادی و هویت از دست رفته را می تواند با مصرف کردن به دست بیاورد و با مصرف کردن اطمینان بیابد که هنوز به معنای روحی و روانی کلمه هست و می زید. انتخاب یک محصول در میان محصولات مختلف وی را از داشتن آزادی درونی آسوده می کند و نمی گذارد به کنه انفعال و بی ارادگی خود پی ببرد.

نتیجه گیری
آنچه امروز اتفاق می افتد این است که قدرت های بزرگ صنعتی که فراملیتی و جهانی شده اند برای انسان تصمیم می گیرند که چه چیز خوب است و چه چیز بد و با قدرت عظیم رسانه ای و تبلیغات مجهز به آخرین فنون روانشناختی آنرا به خورد مردم می دهند. شاید مقصر عمده خود ما باشیم که با پناه بردن به مصرف گرایی و مسخ خودخواسته برای فرار از رنج های وجودی و نگرانی های ریشه دار در هستی مان، به این غول های صنعتی و اقتصادی قدرت بخشیده ایم و هر روز نیز از محصولات متنوع و بی فایده شان استقبال می کنیم و سعی داریم پوچی و یکنواختی زندگیمان را با مصرف این محصولات متنوع جدید جبران کنیم. مثال ساده اش را در مدل های جدید تلفن همراه ببینید که در واقع هیچ فرق عمده ای با قبلی ها ندارند و فقط روزمرگی ما را جوابگو هستند.
بازخورد ما در برابر این تولید کنندگان طماع که فقط به فروش محصولاتشان فکر می کنند و البته در راه آن می گویند که ما خود را فدای شما و نیازهایتان کرده ایم !!، بسیار مهم است. شناخت انسان از آنچه می تواند بیافریند، شکوفایی نیروهای خلاقه انسان و احساس هویت و معنا در زندگی می تواند ما را از این تخدیر و خماری مصرف بیرون بکشد و وادارمان کند به نیازهای اساسی خود فکر کنیم و در راستای تحقق آنها گام برداریم. اینگونه می شود که واژه مصرف گرایی برای بسیاری از ما بی معنا خواهد شد.

 
 
  
 
 

 
 
 


انسانی که در یک ماشین قوی اجتماعی -که لازمه زندگی صنعتی امروز است- به یک مهره تبدیل شده باشد هویت و اصالت فردی خود را از دست می دهد.انسان امروز در درون احساس تنهایی شدیدی می کند و برای فرار از این تنهایی به کل های بزرگ می پیوندد و تکه ای می شود از یک سازمان، باشگاه و...و خود را در آن حل می کند تا آسوده شود. سورن کرکگور فیلسوف دینی دانمارکی در این رابطه می گوید: «... به واسطه بی همتی و بزدلی در برابر هست بودن است که مردم امروز می خواهند ذوب و منحل در جمع و توده بشوند و چون لیاقت این را ندارند که خود کسی بشوند امیدوارند که زیر لوای کثرت و تعدد «چیزی» گردند.»
این احساس تنهایی وجودی همواره انسان را در طول تاریخ رنج داده است و عکس العمل های زیادی را در جوامع گوناگون برانگیخته است که شرح و بسط آن خارج از حوصله این مجال است.
تاکید ما بیشتر بر عکس العملی است که انسان تنهای امروز با پناه بردن به مصرف از خود نشان می دهد. این زیاده خواهی در مصرف که در واقع چراغ سبزی است به زیاده خواهان و طماعان برای سوءاستفاده از انسان، ناشی از این احساس در انسان است که آن آزادی و هویت از دست رفته را می تواند با مصرف کردن به دست بیاورد و با مصرف کردن اطمینان بیابد که هنوز به معنای روحی و روانی کلمه هست و می زید. انتخاب یک محصول در میان محصولات مختلف وی را از داشتن آزادی درونی آسوده می کند و نمی گذارد به کنه انفعال و بی ارادگی خود پی ببرد.

نتیجه گیری
آنچه امروز اتفاق می افتد این است که قدرت های بزرگ صنعتی که فراملیتی و جهانی شده اند برای انسان تصمیم می گیرند که چه چیز خوب است و چه چیز بد و با قدرت عظیم رسانه ای و تبلیغات مجهز به آخرین فنون روانشناختی آنرا به خورد مردم می دهند. شاید مقصر عمده خود ما باشیم که با پناه بردن به مصرف گرایی و مسخ خودخواسته برای فرار از رنج های وجودی و نگرانی های ریشه دار در هستی مان، به این غول های صنعتی و اقتصادی قدرت بخشیده ایم و هر روز نیز از محصولات متنوع و بی فایده شان استقبال می کنیم و سعی داریم پوچی و یکنواختی زندگیمان را با مصرف این محصولات متنوع جدید جبران کنیم. مثال ساده اش را در مدل های جدید تلفن همراه ببینید که در واقع هیچ فرق عمده ای با قبلی ها ندارند و فقط روزمرگی ما را جوابگو هستند.
بازخورد ما در برابر این تولید کنندگان طماع که فقط به فروش محصولاتشان فکر می کنند و البته در راه آن می گویند که ما خود را فدای شما و نیازهایتان کرده ایم !!، بسیار مهم است. شناخت انسان از آنچه می تواند بیافریند، شکوفایی نیروهای خلاقه انسان و احساس هویت و معنا در زندگی می تواند ما را از این تخدیر و خماری مصرف بیرون بکشد و وادارمان کند به نیازهای اساسی خود فکر کنیم و در راستای تحقق آنها گام برداریم. اینگونه می شود که واژه مصرف گرایی برای بسیاری از ما بی معنا خواهد شد.

 

  

 

 

     
     

    اصلاح الگوی مصرفی، تلاشی جامع نگر، مدبرانه، هوشمند، دامنه دار از گذشته و به سوی آینده را می طلبد که عزم مجموعه انسان های از فرد بنگاهی، خانواری تا مجموعه های دولتی و ملی از حوزه های علمی تا دانشگاهی و دیگر مراکز علمی، تقنینی، قضایی، برنامه ریزی، اجرایی و نظارتی را می طلبد.

    از جریان هاى متعدد توسعه اقتصادى، اجتماعى و سیاسى صد ساله اخیر ایران؛ جمعیت کشور در پدیده هاى مهمى چون تولید ملى، مصرف ملى، تجارت کشور و سرمایه گذارى تحولات ساختارى چشمگیرى تجربه کرده است که متاسفانه غیر از چندین مقاله توصیفى محدود در هیچکدام از موضوعات مزبور تحلیل هاى جامع نگرانه از علل، ریشه ها و مولفه هاى موثر و آثار پیچیده تبعى از چنین تحولاتى اسناد علمى قابل ذ کرى در دسترس نیست .یکى از موارد مهم که در عین حال سیاسى تر نیز مى باشد تحولات اتفاق افتاده در مصرف کشور است .به صورت کلان نگر پدیده مصرف در ایران در طى صد ساله گذشته به تدریج از یک الگوى فرهنگـى کاملاًملـى -اسلامى و داخلى به یک الگـوى فرهنگى مخلـوط و مر کب از مجموعه هـاى فرهنگى داخلـى و خارجى تبدیل شده است .کمترین نماد این تحولات تعدد کالا به حد دویست هزار و تنوع و تکثر مصرفى است که همین تغییرات تدریجى داراى آثار و تبعات متعدد اقتصادى، اجتماعى و مخصوصاً سیاسى پیچیده و در عین حال خزنده و کم محسوس در زمان اتفاق بوده است به نحوى که در شرایط فعلى اعمال تغییرات اسلامى - ملى محور حتى به شرط ضرورت در پدیده مصرف فعلى چیزى سخت و در شرایطى غیر ممکن مى نماید .بدین قرار هر گونه تلاش هدفدار در اصلاح پدیده مصرف نیازمند کنکاشى عمیق، طراحى و برنامه ریزى مدبرانه و از همه مهم تـر نیازمند اجرا و مدیریتى هوشیارانه است .براین مبنا در این نوشتار ابتدا مرورى از تعری مصرف، مولفه هاى موثر در مصرف، تعری فرهنگ، تنوع و طبقه بندى فرهنگى ، نقش فرهنگ در شکل گیرى ، تداوم و تغییر الگوى مصرف مولفه هاى موثر در فرهنگ صحیح مصرف و تعری فرهنگ صحیح مصرف پرداخته مى شود؛ تا با این زمینه سازى هاى مقدماتى رهنمودهاى راهبردى جهت اصلاح الگوى صحیح مصرف ملى در سطح خانوار و بنگاه و در حوزه هاى بخش خصوصى و عمومى ارائه شود .

    مصرف چیست؟
    تغییر شکل تدریجی و ناگهانی کالا و خدمت در دسترس برای رفع یک نیاز یا کسب یک مطلوبیت ساده ترین مفهوم مصرف است. کنکاشی کارشناسانه به پدیده مصرف؛ غذا، لباس، مسکن، خودرو، انواع و اقسام خدمات از جمله شهری و حتی استفاده از مواد منفجره صحت تعریف فوق را به نمایش می گذارد. برای فهم، هدایت و مدیریت معقول مصرف باید پاسخی علمی به سوالی به شرح:« مولفه های اثرگذار در پدیده مصرف فردی، خانوار، بنگاه و ملی چیست؟» پیدا شود. در این راستا نظریه های اقتصادی و رفتاری مهمی برای تشریح جنبه های خرد و کلان پدیده مصرف بر مبنای مشاهدات و مطالعات میدانی ارائه شده است، ولی تاکنون به لحاظ اثر اقتضاء در این پدیده اجماعی محسوس در دسترس نیست. اما به دلیل هدف این نوشتار و اینکه هر کدام از نظریه ها مستقیم و غیرمستقیم اثر فرهنگ را نتوانسته اند رد کنند بنابراین باید دید که فرهنگ چیست و با چه مکانیزمی موجب خود پدیده مصرف و دینامیزم، پویایی و تحول در این پدیده مهم مصرف می شود.

    فرهنگ چیست؟
    به لحاظ لغوی فرهنگ انگاره و الگوئی جامع از دانش انسانی شامل باورها، دانش رفتارها، مجموعه ای از عادات، ارزش، اخلاق و الگوهای انجام اعمالی خاص منعکس در نهادهای گوناگون اجتماعی است. از دشواری های موجود در خود علم و فرهنگ تعریف فحوائی خود فرهنگ است. با توجه به اصول تعاریف معتبر که می گوید تعریفی معتبر است که پیامدار، جامع و همپوشان و کوتاه باشد، علیرغم دسترسی به حدود 164 نوع تعریف از فرهنگ هنوز در تعریف فحوائی فرهنگ اجماع نیست. برای این پیچیدگی دلایل متعددی است و آن اینکه همگان وجود و اثر و اهمیت آن را دریافته اند ولی به لحاظ وجود و حضور آن در اقتضاء های جغرافیایی و تاریخی متعدد و متفاوت و توجه به اثر آن در رفتارهای گوناگون انسانی، تاکنون اجماعی در میان ارائه کنندگان این تعاریف نیست. ولی در ماهیت و عناصر فرهنگی همآوائی زیاد مشاهده می شود، از جمله اینکه باور و ارزش و اخلاق از عناصر اساسی هر فرهنگی است. بنابراین در رابطه با هدف این مقاله باید پرسید که انواع فرهنگ ها از زوایای دید متفاوت چیست؟ دارای چه ساختار و سیر تحولی است. فرهنگ مصرف چیست، آیا در فرهنگ مصرف نیز بمانند هر پدیده حیاتی دیگر چرخه حیاتی وجود دارد و فرهنگ دارای مراحل آفرینش، رشد و افول است و اگر پاسخ مثبت است، مولفه های چنین چرخه در فرهنگ ها چیست و چگونه می توان از گذر اثرگذاری در این مولفه ها اصلاحاتی بسامان در چنین پدیده هایی را بوجود آورد و به پایداری این اصلاحات نیز اندیشه کرد.

    انواع فرهنگ ها چیست؟
    در این مقوله طبقه بندی، فرهنگ های متعدد مطرح هستند. در اینجا توجه به منشأ، ساختار و نتایج انواع فرهنگ ها است. به لحاظ منشأ، فرهنگ ممکن است الگویی ملی به ارث رسیده از نسل های پیشین همان ملت به صورت مجموعه های دانشی ملی و قومی و منطقه ای و به حالت های عمده فرهنگ و خرده فرهنگ و به صورت های در تعاملات گوناگون همسازگار و ناهمسازگار به همدیگر و با چرخه حیات خاص باشد. نیز ممکن است فرهنگ به صورت فراملی و وارداتی به طریق استفاده محسوس و غیرمحسوس از ابزارهای گوناگون و در عین حال پیچیده فرهنگی با اهداف شفاف و مبهم متعددی باشد. اجمالاً اینکه امروزه به صورت اجبار فرهنگی خاص و بسته در دنیا وجود خارجی نداشته و تقریباً همه فرهنگ ها به نسبت های متفاوت و متعدد در هم تنیده شده و ترکیباتی متفاوت از همه فرهنگ ها با آثار و تبعاتی متفاوت و متعدد است. به لحاظ ساختار، فرهنگ های گوناگون ارزش و ترجیحات متفاوت به عناصر فرهنگ از جمله به عنصر باور، اخلاق، نتایج، پایداری و حتی ناپایداری می دهند و بر این مبنا انواع فرهنگ ها بوجود می آیند. مثلاً در رابطه با نتایج بعضی فرهنگ ها به نتایج آنی مصرف و بعضی دیگر به نتایج پایدار مصرف اندیشه کرده و قرارها و باورهای مربوطه نیز بر این مبنا استوار است. به عنوان مثال موردی، مصرف گرائی مطرح در عموم جوامع امروزی، پدیده مدرنی است که بر مبنای تنظیم معادله مصرف فرد پایه شادابی شخص من و بنگاه من و خانوار من و ملت من با مصرف هر چه بیشتر و با خرید و تصرف مادی همه کالاها و خدماتی که در غایت موارد مصرفی دارند؛ بنیان گذاری شده است. اصالت در مصرف، ترجیح و باور به لذت در مصرف و نتیجه بخش بودن آنی مصرف که خود را به صورت لذت قراردادی- نه واقعی - نشان می دهد. از طرف دیگر در فرهنگ اصالت بقای دینی فرد دین محور پایداری را اساس رفتارهای خود قرار داده و آن را به شرط ماندگاری آثار مصرف تا روز قیامت، پایداری اقتصادی هزینه مصرف در حد توان سامانه، پایداری سلامتی و پایداری محیطی می داند. به صراحت در متون اسلامی اینکه پرخوری و اسراف ذم می شود، ورشکستگی ناشی از مصرف زیاد نفی می شود و همگان توصیه به حفظ محیط می شوند، پیام ها و نشانهایی در رابطه با پایداری آثار حیات تا غایت زندگی را دارد. در فرهنگ اسلامی نه تنها مصرف بلکه همه اعمال انسان با ملاک رستگاری در آخرت تنظیم می شود. کلوا و اشربوا و لا تسرفوا ان المبذرین اخوان الشیاطین و... اگر بتوانیم بفهمیم که اسراف چیست و شیطان چیست، شاید عناصر اولیه و مصادیق فرهنگ صحیح مصرف را بتوانیم دریابیم.

    فرهنگ مصرفی چیست؟
    الگویی از دانش مصرف انسانی شامل باورها، دانش رفتارها، مجموعه ای از عادات، ارزش، اخلاق و الگوهای خاص مصرف در شرایط گوناگون اجتماعی است، که نماد عملی آن سبد مصرفی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه هر سامانه از قبیل فرد، خانوار، بنگاه، دولت و ملت است.

    چرا به فرهنگ مصرفی اهمیت می دهند؟
    زیرا که خیلی از جنبه های حیات متأثر از این مبحث است. همه به نسبت های متفاوت در تعیین و انتخاب الگوی مصرفی خویش به صورت نهفته و غیر محسوس متأثر از این مولفه هستیم. ضمن تجربه مثبت و منفی اثرات متفاوت این فرهنگ مجبور به برخورداری و بعضاً تحمل تبعات گوناگون آن نیز هستیم. تبعاتی که در موارد خاص دارای آثار غیرقابل برگشت تبعی چون خسارات فردی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نیز فرهنگی است.

    فرهنگ مصرفی صحیح و مولفه های صحت چیست؟
    برای بررسی، گزینش و دفاع از فرهنگ صحیح باید ابتدا یک چهارچوب ارزش داوری صحیحی انتخاب کرد که کاری بس دشوار است. پایه این چهارچوب ارزش داوری، نگاهی فلسفی به خود حیات و به فرع حیات یعنی به مصرف است. چرایی حیات در نگاهی فلسفی دامنه های وسیعی از پوچ گرائی - نهیلیزم، تا آرمان خواهی ها بر مبنای اصالت بشر و اصالت خود حیات دارد. این چنین چرایی مصرف دامنه های وسیعی از اصالت لذت در مصرف تا مصرف به خاطر حیات پایدار ادامه دار تا زمان رستاخیز را دارد. از این همه پیچیدگی ها می توان به حداقل مولفه ها به شرح پایداری در سلامت انسانی، پایداری محیط زیست و پایداری اقتصادی که تا حدودی در همه فلسفه ها نیز هماوا است، مفاهمه کرد. بدین قرار فرهنگ صحیح مصرفی فرهنگی است که در غایت انسان را راهنمای خوب به سوی سلامتی بیشتر وی، به سوی پایداری بیشتر محیط زیست حول و حوش خودش و نیز به سوی نیل به تعادل اقتصادی بیشتر در سامانه وی از قبیل فرد، خانواده، بنگاه و ملت باشد.

      

     

     

       

     

     

     
     



    مسأله اسراف و قناعت از مفاهیم و گزاره های مورد اهتمام دین مبین اسلام است که در آیات قرآنی و روایات اهل بیت(ع) بر روی این دو موضوع تأکیدات فراوان صورت گرفته است.
    معنی و مفهوم اسراف
    «اسراف در لغت به معنی تجاوز و زیاده روی است و بنابراین در امور اعتقادی و همچنین در تمام افعال و اعمال انسانی متصور است. اسراف در عقیده آن است که انسان درباره خود یا دیگری چیزی را که دروغ و سزاوار نیست، معتقد شود، مانند اعتقاد فرعون به ربوبیت خودش که گفت: برای شما غیر از خودم خدائی نمی شناسم» (قصص.38) و پروردگار عالم او را از مسرفین خواند. (یونس.83) یا اینکه آنچه را که سزاوار تصدیق و اعتقاد است باور نکنند مانند اعتقاد به خدا و نبوت پیغمبران و امامت ائمه و معاد و... چنانچه در قرآن مجید می فرماید: و اینچنین جزا می دهیم کسی را که از حد بگذراند (اسراف کند) و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت سخت تر و باقی تر است.»(1)
    موضوع صرفه جویی به قدری در اسلام اهمیت دارد که علمای اخلاق تأکید می کنند: «سزاوار است مؤمن در امور مباح هم سعی کنند که اسرافی از آنها سر نزند، مانند اسراف در خواب، بیداری، حرف زدن و خوردن، چنانکه در حدیث است خدا هر پرخور و پرخوابی را دشمن می دارد.(2)
    فرهنگ دینی ما به خوبی ابعاد و انواع مختلف اسراف را ترسیم می کند و به انسان مسلمان می آموزد که چگونه خود را از سقوط در این ورطه حفظ کند. یکی از علمای اخلاق اسلامی در تعریف اسراف و انواع آن می گوید:
    «اسراف، به معنای تجاوز از حد و زیاده روی کردن است و آن یا از جهت کمیت است که صرف کردن مال است در موردی که سزاوار نیست هر چند به مقدار درهمی باشد و یا از جهت کیفیت است و آن صرف کردن مال است در موردی که سزاوار است، لکن بیشتر از آن چه شایسته است و از همین رو بعضی صرف مال را در موردی که سزاوار نیست تبذیر گفته اند و صرف مال را در زیادتر از آنچه سزاوار می باشد، اسراف دانسته اند.(3)
    اسراف در قرآن و روایات
    آیات قرآن درباره نکوهش اسراف و تبذیر و ارزش و جایگاه میانه روی و بهره گیری صحیح از نعمت های الهی به اندازه ای روشن و واضح است که ما به عنوان یک مسلمان باید به چنین مکتب دقیق و اخلاقی افتخار کنیم.
    قرآن در جای جای خود به مسئله اسراف اشاره می کند و اسراف کننده را مورد سرزنش قرارمی دهد، برخی از این آیات عبارتند از:
    -«خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست، هدایت نمی کند.» (غافر.8)
    -«اسرافکاران اهل آتش جهنم هستند.»(غافر.43)
    -از نعمت های الهی بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد.» (اعراف.31)
    -(بندگان خداوند) کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می نمایند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند.»(فرقان.67)
    -«و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.» (انعام.141)
    قرآن کریم مسئله اسراف را در معنای بسیار وسیعی به کار برده است و همانگونه که در روایات نیز عنوان شده اسراف مراتب مختلفی دارد، اسراف در مرتبه ای مختص خوردن و آشامیدن است و در جایی دیگر فرعون نیز در رتبه اسرافکاران قرارمی گیرد، قرآن به انسان هایی که زیاده روی و اسراف می کنند توصیه می کند که از راهی که در پیش گرفته اند، بازگردند و از رحمت و بخشش الهی مأیوس نشوند.
    خدای متعادل در آیه27 سوره بنی اسرائیل نیز این گونه تکلیف مسئله اسراف و تبذیر را روشن می سازد که: «اسراف مکن و مال خودت را پراکنده مساز، به درستی که اسراف کنندگان برادران شیاطین هستند و شیطان به پروردگارش سخت (منکر) و کفران کننده است.» فرهنگ اسلامی همانگونه که دیدیم زیاده روی در مصرف و استفاده از نعمت های مادی را از پائین ترین مراتب اسراف می داند، در حالیکه دایره این موضوع در اسلام بسیار گسترده است، تا جائیکه بحث از اسراف در عقاید و اعمال نیز به میان می آید.
    احادیث و اخبار درنکوهش اسراف از ائمه شیعه بسیار نقل شده و به جرأت می توان گفت که در هیچ مذهب دیگری به این اندازه درباره مسئله میانه روی و اعتدال در مصرف تأکید نشده است، نگاهی به روایات زیر این مسئله را بیشتر آشکار می سازد.
    امام کاظم(ع) در وصیت نامه ای به هشام می فرماید: یکی از لشکریان عقل میانه روی و از لشکریان جهل زیاده روی است.(4)
    امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند: «زیاده روی و اسراف مکن، زیرا بخشش اسراف کار مورد ستایش نیست و تنگدستی او هم مورد ترحم واقع نمی شود.(5)
    رسول خدا نیز در این باره اینچنین می فرماید (السرف یورث الفقر»(6) زیاده روی فقر به بار می آورد.
    امام موسی بن جعفر(ع) در جایی دیگر فرمود: کسی که در زندگی میانه روی و قناعت ورزد، نعمت او باقی می ماند و آنکه با تبذیر و اسراف زندگی کند، نعمتش از بین می رود.(7)
    علاوه بر این در سخنان گوهر بار ائمه هدی علیهم السلام بارها از اسراف و زیاده روی به عنوان عامل تباهی مال و ثروت، از بین رفتن برکت و مقدمه و زمینه فقر و تندستی یاد شده است.
    قناعت، فضیلت بزرگان
    درکنار بحث اسراف که همواره دراسلام مورد مذمت قرار گرفته است، مسئله قناعت خصلت و ویژگی ارزشمندی برای یک انسان مسلمان به شمار می رود. در فرهنگ اسلامی صفت قناعت از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه است و از آن به عنوان وسیله ای که سعادت ابدی آدمی را به بار می آورد یاد شده است. امام محمدباقر(ع) در این رابطه می فرمایند: هرکه قناعت کند به آنچه که خدا به او می دهد، غنی ترین مردم است. (8) علاوه بر این در کتب اخلاقی اسلامی نیز می بینیم که روشهای تحصیل این صفت پسندیده مورد بحث و بررسی قرارگرفته و علمای اخلاق به صورت مفصل به این موضوع پرداخته اند که حاکی از توجه دین مبین اسلام به این مسئله است، به عبارتی در آموزه های دینی ما علاوه بر اینکه مسئله قناعت و صرفه جویی یک مسئله تاثیرگذار درجامعه محسوب می شود و به ابعاد اجتماعی آن پرداخته شده، هر فرد مسلمان نیز به کسب و تحصیل این ویژگی اخلاقی پسندیده به عنوان یک فضیلت تشویق شده است. همچنین با نگاهی به ادبیات این مرز و بوم خواهیم دید که ادبیات و شعرای ایرانی نیز در جایگاههای گوناگون به مسئله اسراف و در مقابل آن به صرفه جویی و قناعت توجه ویژه ای داشته اند. همچنانکه در گلستان سعدی بابی در فضیلت قناعت وجود دارد و در کتاب بوستان نیز باب دیگری به قناعت اختصاص یافته است. سعدی می گوید:
    چو کم خوردن طبیعت شد کسی را
    چو سختی پیش آید سهل گیرد
    وگر تن پرورست اندر فراخی
    چو تنگی بیند از سختی بمیرد
    یا اینکه می گوید:
    ای قناعت، توانگرم گردان
    که ورای تو هیچ نعمت نیست (9)
    آثار متعددی از ادبیات فارسی وجود دارد که به بحث قناعت و صرفه جویی پرداخته اند و بسیاری از این مباحث ریشه در فرهنگ دینی و سنت ها و آیین های ملی و بومی ما دارند که توجه به این آثار و بازگونمودن آنها در جامعه به شکل مطلوب می تواند اشاعه دهنده فرهنگ مصرف صحیح و پرهیز از اسراف باشد.
    ضرورت احیای فرهنگ میانه روی و قناعت
    موضوع اسراف و زیاده روی و در مقابل آن صرفه جویی به قدری گسترده و مبسوط در کتب دینی و اخلاقی اسلامی مورد بحث قرار گرفته که هر شک و شبهه ای را از ذهن انسان برطرف می سازد و بسیاری از ما به رغم اینکه به ابعاد مختلف آن احاطه نداریم، اما بازهم به دلیل همین تاکیدات فراوان لزوم صرفه جویی و به قولی اندازه گیری مقتصدانه درمصرف را به عنوان یک ارزش دینی و انسانی پذیرفته ایم. اگرچه برای ما انسانهای غافل تنها هنگامی که به خشکسالی و محدودیت قطعی برمی خوریم، مسئله صرفه جویی جلوه پیدا می کند، اما اسلام به عنوان مکتبی که برای سعادت بشر برنامه دارد، درهمه حال و همه جا اسراف را امری ناپسند ذکر می کند و مومنان را از زیاده روی برحذر می دارد. حال اگر می خواهیم در عرصه های گوناگون به موفقیت دست بیابیم، باید فرهنگ اسلامی مصرف صحیح را در جامعه ترویج کنیم.
    به نظر می رسد مسائلی از قبیل کم آبی و خشکسالی و غیرآن، یک محصول معنوی ارزشمند را برای ما به ارمغان آورده است و آن چیزی نیست جز احیای مجدد فرهنگ مصرف صحیح به رغم همه نواقص. درست است که باید به این موضوع بیش از آنچه که هست، پرداخته شود، لکن قطره ها هستند که جریان ساز می شوند و جرقه ها و شعله ها و زبانه های آتش را مهیا می سازند.
    برای مبارزه با اسراف و ترویج مصرف صحیح باید به ریشه هایی توجه داشت که بتواند تاثیر عمیق در دل و جان مردم بگذارد، زیرا در غیر این صورت ممکن است روزگاری فرا رسد که دیگر خبری از این ریشه ها نیز نباشد. حال که این ریشه ها هنوز خشک نشده باید به آن توجه داشت و غفلت نورزید، همانطور که اسراف به معنای گسترده آن محصول فرهنگ بیگانه است، صرفه جویی و میانه روی و اعتدال در امور مختلف نیز از دل فرهنگ اسلامی و بومی ملت ما بیرون آمده است، بنابراین برای آنکه بتوانیم الگویی صحیح از مصرف را ارائه دهیم، ناچار هستیم که به احیای فرهنگی جامعه بهایی بیش از پیش دهیم و از این فرصت ایجادشده به نحو احسن استفاده کنیم، فرصتی که امروز به بهانه کم آبی و خشکسالی تجلی یافته است. بنابراین از منظری دیگر کم آبی و خشکسالی برکات معنوی را نیز به همراه خود داشته است و می تواند به نقطه آغازین برای برنامه ریزی و ترویج فرهنگ اسلامی صرفه جویی نیز تبدیل شود.
    فراموش نکنیم که فرهنگ مقوله ای مجرد و یک وجهی نیست، بلکه مسائل فرهنگی همواره تحت تاثیر امور دیگری قرار می گیرند، نمی توان از یک سو شاهد رواج فرهنگ مدگرایی در جامعه بود و ازطرفی انتظار داشت مردم به صرفه جویی درمصرف اهتمام داشته باشند.
    به هرحال به نظر می رسد این اراده مردمی در زمینه صرفه جویی باید با فرهنگ سازی و تلاش همه جانبه، استمرار یابد تا در آینده ای نزدیک مشکلات ناشی از محدودیت منابع کمترین تاثیر منفی را در جامعه ما داشته باشد.
    یادمان باشد که اسراف کاری می تواند از پایین ترین مراتب آغاز شده و به نقطه اوج خود برسد، دراین میان تنها فرهنگ مبتنی بر آموزه های اخلاقی منبعث از وحی است که می تواند درمقابل آن بایستد، این فرهنگ در جامعه ما ریشه دارد و باید به اشاعه آن کمک کرد. 

     

     

     

     


    تولید زباله محصول فعالیت انسانی است و کمیت و کیفیت زباله با الگوی مصرف کالا و مواد توسط قشرهای گوناگون اجتماع رابطه مستقیم دارد، لذا در چرخه کامل تولید و دفع زباله، "مصرف" اولین حلقه شناخته می شود، از این رو تامل و تعمق در الگوی مصرف بسیار ضروری و حایز اهمیت است.
    در جوامعی که مصرف کالاها ارزش تلقی می گردد، ارائه تبلیغات تجاری و آموزه های نادرست، میزان مصرف مواد و کالا از حد معقول و ضروری فراتر رفته و نتیجتا پسماند یا زباله بیشتری تولید می گردد که معضلات و مشکلات خاص خود را در پی دارد.
    در فرهنگ اسلامی، بر پایه و اساس موازین شرعی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از مناظر گوناگون بر پرهیز از اسراف تاکید گردیده و حفظ منابع و موهبت های خداوند همواره مورد توجه قرار گرفته است.
    با عنایت به موارد فوق ضرورت دارد در شیوه های تهیه و مصرف کالا و مواد تجدید نظر نموده و با رعایت اصول به اصلاح الگوی مصرف بپردازیم تا در گام اول تولید زباله، تفاوتها و تاثیرات چشمگیر و بسیار قابل ملاحظه ای را شاهد باشیم .
    مهم ترین نکاتی که در زمینه اصلاح الگوی مصرف قابل ذکر و تاکید می باشند عبارتند از:
    1- خرید کالا و مواد غذایی در حد نیاز و نگهداری و مصرف در کوتاه مدت
    2- تولید (پخت) غذا به اندازه مصرف در وعده غذایی به میزان افراد
    3- خرید و استفاده از لوازم و وسایل با عمر طولانی
    4- عدم استفاده از کالاهای یک بار مصرف و مشابه

    دفع بهینه زباله به روش تفکیک در مبداء
    ضرورت زندگی سالم اقتضاء می کند به صورت مستمر روش های مدیریت شهری و اجتماعی خود را بهبود بخشیم. به این منظور سازمان بازیافت با استفاده از تجربیات گذشته و دانش روز اقدام به تدوین طرح تفکیک و جمع‌آوری پسماندها به روش "تر و خشک" نموده و قصد دارد با کمک و همکاری شهروندان نسبت به اجرای آن اقدام نماید تا انشاا... بتوانیم با رسیدن به اهداف طرح، محیط زیست شهری خود را سالم تر ساخته و در پرتو آن زندگی بهتری داشته باشیم.

    اهداف طرح:
    1- بهبود روش ذخیره سازی، جمع آوری و بازیافت پسماندها
    2- خالص سازی پسماندهای تر برای تولید کمپوست مرغوب
    3- خالص سازی پسماندهای خشک (مواد مصنوعی) برای بازیافت و بازگشت بهینه این گونه مواد به چرخه تولید
    4- جلوگیری از هدر رفتن سرمایه های ملی و کمک به اقتصاد کلان کشور
    5- به حداقل رساندن دفن پسماند و حذف آن در آینده
    6- ارتقاء سطح کیفیت خدمات شهری
    7- حفظ محیط زیست و جلوگیری از تولید و انتشار آلودگی ها
    8- ارتقاء سطح فرهنگ عمومی در برخورد با پسماندها

    دسته بندی پسماندها به تر و خشک:
    پسماندهای تر:
    پسماندهای غذایی: برنج، انواع خورشت، گوشت، مرغ، ماهی، روغن های خوراکی سوخته و فاسد شده و ...
    سبزی و میوه: پسماند میوه، سبزی و میوه فاسد شده، تفاله چای و ...

    پسماندهای خشک:
    کاغذ و مقوا: انواع روزنامه، مجله، کتاب، دستمال کاغذی، عکس، ظروف کاغذی شیرو آبلیمو، جعبه های شیرینی، کفش، لباس، شانه تخم مرغ و ...
    پلاستیک: انواع ظروف پلاستیکی، روکش ها و کیسه های پلاستیکی، طناب های پلاستیکی، اسباب بازی های پلاستیکی، فیلم های عکاسی، انواع ابر و اسفنج و ...
    فلزات: انواع قوطی فلزی کمپوت، کنسرو، نوشابه، رب، وسایل فلزی آشپزخانه، شیرآلات ، لوله ها و توری های فلزی، ظروف و لوله های مسی، چدنی، آهنی، فویلهای آلومینیومی، رادیاتور و ...
    شیشه: انواع ظروف شیشه ای، لامپهای ساده و فلورسنت، آیینه ، سرامیک، چینی، بلور و ...
    منسوجات و چرم: انواع لباس های کهنه و پارچه های مستعمل، حوله، انواع وسایل پارچه ای، انواع کیف و کفش، البسه و وسایل چرمی و ...
    چوب: انواع جعبه های چوبی، سرشاخه، برگ درخت، مبل، میز، وسایل چوبی آشپزخانه و ...
    لوازم الکتریکی و الکترونیکی: سیم، کابل، پریز، دیسکت، سی دی، نوارکاست، ماشیــن حساب، ساعت، لوازم کامپیوتر، چراغ قوه، انواع باطری، تلفــن، تلویزیون و ...
    - لازم است زباله های پزشکی ( بیمارستانی ) و ویژه نیز که در منــازل تولید می شود مورد توجه شهروندان قرار گرفته و به صورت جداگانه با رعایت اصول بهداشتی دفع گردد.

    روش اجرای طرح:
    در این روش، پسماندها در محل تولید به دو دسته تر و خشک تفکیک شده و به صورت جداگانه در دو مخزن نگهداری می گردد.
    پسماندهای تر طبق روال هر شب و ترجیحا راس ساعت 21 در مخازن ویژه پسماندهای تر تخلیه گردیده و پسماندهای خشک پس از فشرده سازی در مخازن ویژه و یا کیسه نایلون آبی رنگ که در اختیار شما قرار می گیرد، ذخیره و در ساعتی از روزهای هفته که از طرف شهرداری اعلام خواهد شد، تحویل پیمانکاران مربوطه می گردد.

    بازیافت و پردازش
    تفکیک پسماندها به دو دسته تر و خشک در مبداء تولید از آلودگی ناشی از مخلوط شدن و فعل و انفعالات شیمیایی و تولید شیرابه پیش گیری می نماید و تبدیل مواد به محصولات جدید و قابل استفاده را در بردارد.
    پسماندهای خشک به ویژه کاغذ، مقوا، پلاستیک، فلزات و شیشه از ارزش اقتصادی و زیست محیطی برخوردار بوده و در صورت تفکیک، در واحدها و کارخانـجات بازیافت به محصـولاتی با کاربـردهای مشـابه و یا جدیـد تبـدیـل می شوند تا از اتلاف منابع و سرمایه های ملی جلوگیری به عمل آید.
    تفکیک کامل زباله های تر از زباله های خشک نیز بهبود کیفیت و خلوص کود کمپوست را در پی دارد و با توجه به اینکه نزدیک به 70% زباله های شهر تهران از نوع زباله تر ( پسماند مواد غذایی، میوه و سبزی و ...) می باشد و این پسماندها طی فرایندی به کود گیاهی (کمپوست) تبدیل می شوند که مورد استفاده امور زراعی و باغبانی خواهد بود.
    همچنین بازیافت و استفاده مجدد از مواد و کالاهای معرفی موجب جلوگیری از دفن زباله و آلودگی زمین و آب های سطحی می گردد.
     

     
     




    قرآن کریم پیروان خود را به شدت از افراط و تفریط نهی می کند و برحذر می دارد. اگر به این دستور قرآن عمل می شد نتایج درخشان بدست می امد.

    طرح بسیار مهم و ضروری که درسال 1388 بر زبان مبارک رهبر عزیز انقلاب جاری گردید سوژه ای شد برای خیلی از موارد که با گفتار و کردار پیگیری شود تا شاهد نتایج درخشان مادی و معنوی آن باشیم. مثلی معروف داریم که ذره ذره خیلی شود و قطره قطره سیلی. راستی اگر دقت کنیم حقیقت را درک خواهیم کرد. خداوند متعال نعمت های فراوان و بیشماری در اختیار انسان قرار داده است و دستور کیفیت استفاده از آن نعمتها را صریحا در قرآن کریم برای همه بیان فرموده است. مثلاً درمورد خوراکیها آیه ای بسیار صریح داریم که کلو او اشربو او لاتسرفوا. بخورید و بیاشامید ولی اسراف و زیاده روی ننمائید (سوره اعراف آیه 31). شاعر نیز میگوید نه چندان بخور کز دهانت برآید نه چندان کز ضعف جانت برآید. باید به مسئله اعتدال و میانه روی توجه کرد که آیات بسیار صریحی درقرآن داریم حتی درمورد انفاق و بخشش که آنهمه تأکید شده ولی درعین امر به اعتدال گردید در سوره فرقان آیه 67 میفرماید:
    و الذین اذا انفقوالم یسرفواولم یقتروا وکان بین ذلک قواما- بندگان خوب خداوند کسانی هستند که در بخشش زیاده روی وکوتاهی نمی کنند و اعتدال را رعایت مینمایند. در سوره اسری آیه 26 تا 30 صریحاً واکیداً از اسراف نهی میفرماید و اسراف کنندگان را برادران شیطان میداند بهرحال قرآن کریم پیروان خود را به شدت از افراط و تفریط نهی میکند و برحذر میدارد. اگر به این دستور قرآن عمل می شد نتایج درخشان بدست میامد البته باید از مرحله حرف و گفتگو و نوشتن و مصاحبه به مرحله عمل قدم گذاشت امسال از نظر حرف و غیره بسیار اقدام می شود که امیدوارم از خود و خانواده خود و اداره و بازار و شرکتها و مهمان خانه ها و پادگانها شروع شود و از آنهمه ریخت وپاش و اسرافهای کذایی جلوگیری شود و طوری شود که اضافه آوردن غذا و نان ممنوع گردد و جرم حساب شود و یک نوع استانداردی برای مصرف تهیه شود که اضافه نیاید اگر شما سری به بعضی جاها بزنید و کار تن های نان خشک و اضافی غذا را ببینید و دقت کنید متوجه می شوید که چقدر نعمت خداوند به هدر میرود و هیچکس احساس مسئولیت نمیکند و اصلا هیچگونه امر و نهی دراین مورد صورت نمیگیرد چه بسا تعدادی نان سالم و مقدار زیادی برنج و خورشت اضافی موجود است. شما را بخدا بیائید یک فکر اساسی کنید و برای همیشه این معضل را برطرف کنید.
    آن همه آیات و روایات چرا باید بدست فراموشی سپرده شود؟ کی می خواهیم به آیات عمل کنیم؟ چرا بی تفاوت هستیم چرا نهی از اسراف نمی کنیم چرا آن همه مشاهدات را نادیده میگیریم کافی است شما سری به سطلهای زباله میهمانسراها، ادارات و پادگان ها بزنید تا از نزدیک اسرافهای فراوان را مشاهده کنید .مسئولین جواب خدا را چه می دهند مسئولین خدمات آشپزها تقسیم کنندگان غذا و خورندگان غذاهای آماده همه و همه مسئول این اسرافها هستند و باید به درگاه خداوند پاسخ گو باشند. آن همه آرد و برنج و حبوبات و گوشت را چه کسی در اختیار آشپزخانه ها قرار می دهد؟ چرا نسنجیده عمل می کنند. برای نمونه در یک پادگان که 600 نفر غذا می خوردند برای هر نفر دو عدد نان در هر وعده یعنی صبح و ظهر و شب در نظرگرفته بودند که پیش از نصف آن به هدر می رفت و مصرف نمی شد شما حساب کنید روزانه 600عدد نان به هدر برود چه ضرری وارد می شود. چه می شود اگر سهمیه را کسر کنند و بر مزایا و امتیازات دیگر بیفزایند و چیزهایی که ضرورت دارد و جذب می شود تهیه نمایند و بهرحال صرفه جویی کنند تا به مشکل اقتصادی گرفتار نشویم چرا ما باید مصرف کننده کشورهای خارج باشیم درحالیکه با رعایت و اصلاح الگوی مصرف میتوانیم به خودکفائی برسیم و از کشورهای بیگانه بی نیاز شویم و هزینه ای که به آنان می پردازیم در راه عمران و آبادی و درراه فرهنگ سازی و گسترش اسلام و قرآن به کار ببریم. فرمانداری ها و بخشداری ها در دادن سهمیه به پادگانها و ادارات و شرکتها و قهوه خانه ها تجدید نظر و دقت بیشتری کنند. گاهی روابط رؤسا با یک دیگر سبب می شود که تا دو برابر سهمیه واقعی به جاهای مذکور اختصاص دهند و از جیب خلیفه بخشش نمایند و با بیت المال بازی کنند و خواسته و ناخواسته حیف ومیل های فراوان صورت گیرد که باید درپیش گاه عدل الهی پاسخ گو باشند ای کاش این مطالب به سمع مبارک آنان برسد و دست از این گونه کارها بردارند و سبب وابستگی مملکت به کشورهای اجنبی نشوند. تقسیم کنندگان بودجه آرد و برنج و غیره صد درصد مقصرند نویسنده حاضر است این مطلب را در عمل ثابت نماید ولی باید خودشان در اصلاح امور پیش قدم شوند.

     
     

    برکات اصلاح الگوی مصرف

     
     



    اصلاح الگوی مصرف که به معنی نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع کشور است، سبب ارتقای شاخص‌های زندگی و کاهش هزینه‌‌ها شده و زمینه‌ای برای گسترش عدالت است. الزام افراد یک جامعه به مصرف بهینه موجب می‌شود تا علاوه بر پیشرفت علمی ناشی از ارتقای فنآوری در طراحی و ساخت وسایل و تجهیزات بهینه مطابق با استانداردها‌، فرصت توزیع مناسب منابع و به تبع آن پیشرفت در بخش‌های مختلف فراهم شود.

    این راهبرد فقط منحصر به مصرف کنندگان نبوده و به تعبیر بهتر تولید کنندگان نیز باید در این مسیر همگام شده و اقدام به تولید کالاهای متراکم مصرفی کنند تا فرهنگ استفاده بهینه تنها با تبلیغات بی‌پایه همراه نشده و خود به ضد تبلیغ تبدیل نشود. در ضمن تولید کنندگان نیز خود را از نظر بهینه‌سازی تولید باید به روز کرده و روش‌هایی در پیش گیرند که با کمترین مقدار از یک کالا بیشترین بهره‌برداری صورت گیرد.

    مردم ایران به علت پیوند با دین و مظاهر مقدس دینی به خوبی سنت‌های نهادینه شده را می‌پذیرند و بدان ارج می‌نهند؛ لذا می‌توان در بخش آموزش‌ از تعالیم و آموزه‌هایی که بر صرفه‌جویی تاکید دارند بیشتر بهره برد. در سطح «مصرف کالا» باید برای فرهنگ‌سازی نحوه مصرف بهینه خصوصاً آب، برق و گاز که تهیه آنها برای مصرف کننده سهل‌الوصول‌تر است

    آموزش از طریق مدارس و رسانه‌ها دنبال شده وهمان‌گونه که این امر را از طرق مختلف به خانوار و دیگر بخش‌ها انتقال می‌دهیم، بایستی زیر‌ساخت اصلاح الگوی مصرف با گنجاندن مطالبی در کتب درسی از پایه و در مراحل ابتدایی شکل‌گیری شخصیت افراد طرح‌ریزی شود.

    اصلاح الگوی مصرف و توسعه

    با توجه جدی به مقوله رشد و توسعه همه جانبه و عدالت فراگیر مورد نیاز امروز کشور می‌توان دریافت که ارتباط منطقی بین نامگذاری سال اول دهه پیشرفت و عدالت به «اصلاح الگوی مصرف» وجود دارد. بی‌شک عدالت در سایه توزیع دقیق و متناسب با نیازهای جامعه بدست آمده و چنانچه در توزیع همه جوانب مد نظر قرار نگیرد آسیب‌های بسیاری متوجه جامعه و نظام خواهد بود؛ چرا که در سایه فقر امکان حیات وجود دارد، ولی یک نظام با ظلم و بی‌عدالتی هرگز دوام نمی‌یابد.

    حال اگر نیاز به این باشد که عدالت را با توسعه عجین کنیم باید راه‌های میانبر را برای آن مد نظر قرار دهیم که البته یکی از راه‌های میانبر در جامعه امروزی اجرای روش‌های درست مصرف است.در پایان باید به دولتمردان توصیه کرد که این موضوع را جدی بگیرند و واقعا درصدد راهکار برآیند. لطفا باید و نباید گفتن‌ها را تمام کنیم.

     
     
     

     
     

    اصلاح الگوی مصرف که به معنی نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع کشور است، سبب ارتقای شاخص‌های زندگی و کاهش هزینه‌‌ها شده و زمینه‌ای برای گسترش عدالت است.

    انتقاد مقام معظم رهبری در عیدسعید‌فطر از مسئولان به جهت عدم توجه جدی به شعار و راهبرد اصولی امسال‌، رسالت دستگاه‌های رسانه‌ای در لزوم باز‌تولید فکری و فرهنگی اصلاح الگوی مصرف را نمایان می‌سازد.
    در آغاز سال و به محض اعلام این استراتژی از سوی رهبر انقلاب بسیاری از رسانه‌های صوتی‌، تصویری و مکتوب به آن پرداخته و مسئولان و متولیان از آن در جای جای سخنان و بیانیه‌ها و .... استفاده می‌کردند، ولیکن مرور زمان نشان داد نتایج عملی این فعالیت‌ها با آنچه انتظار می‌رفت فاصله دارد.

    در حالیکه بسیاری از روزنامه‌ها و رسانه‌های دیداری و شنیداری به مباحث انتخابات ریاست جمهوری و مسائل پس از آن مشغول هستند، به نظر می‌رسد که این مهم در سایه و حاشیه قرار گرفته و لازم است که دیگر مسائل اختلاف‌بر‌انگیز بنا به توصیه بزرگان کنار گذاشته شده و مسائل مهمی مثل این شعار محور قرار گیرد؛ زیرا هر قدر در مسائل اختلاف بر‌انگیز پا‌فشاری شود‌، کشور در بی‌ثباتی غرق بوده و راهبردهای حائز اهمیت به حاشیه رانده می‌شوند.

    البته اصلاح الگوی مصرف یک پدیده نیست که با قرار گرفتن در دستور کار انجام شده و به پایان برسد بلکه آغاز و اهتمام به چنین سیاستی مهم است که چنانچه تلاش در آن مسیر شروع شود برکاتش به مرور خود را نشان خواهد داد.

    بیشتر مسئولان این نیاز را درک کرده و در این مسیر نیز گام‌هایی را هرچند کم رنگ برداشته‌اند، ولیکن قانون‌گذاری و حرکت از بالا برای تحقق چنین هدف مهمی به تنهایی کفایت نمی‌کند و باید این رویکرد را به روشی غالب تبدیل کرد. این سیاست به معنای واقعی نیاز به عرف شدن دارد تا قانون‌گذاری.

    ساماندهی اصلاح الگوی مصرف

    از چندین سال پیش سخن از ایجاد نهادی فرا‌گیر جهت پیگیری و عملیاتی کردن شعارهای هر سال به میان آمده بود، ولیکن به نظر می‌رسد با توجه به اهمیت فوق العاده‌ای که شعار امسال داشت ایجاد چنین نهادی لازم به نظر می‌رسد.

    در این زمینه یک کارشناس مسائل اقتصادی گفت: هرچند جایگاه منسجم و واجد شرایطی برای سیاست‌سازی اقتصادی در کشور وجود ندارد؛ اما سازماندهی سیاست‌گذاری اصلاح الگوی مصرف در کشور ضروری است. «دکتر جمشید پژویان» افزود: نبود جایگاه منسجم برای این امر سبب شده تا هر سازمان و تشکیلاتی خود را مجاز به ارائه نظریه بداند.

    پژویان افزود: تمام دستگاه‌های دولتی در زمان حاضر تشکیلاتی را برای اصلاح الگوی مصرف اختصاص داده‌اند که این امر منجر به هدردهی منابع می‌شود. به گفته وی، سیاست‌گذاری برای اصلاح الگوی مصرف تنها باید در معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی انجام و هیچ ارگان و نهادی نباید در این امر فعال شود. 
     

     

     

    توصیه‌های لازم برای طراحی و بهره برداری از نور طبیعی

     
     


    1- افزایش تعداد و ابعاد پنجره‌ها و گسترش فضاها برای استفاده بیشتر از نور طبیعی
    2- کنترل میزان نور و جلوگیری از چشم زدگی با تنظیم پرده‌ها و منعکس کننده‌ها
    3- پله پله کردن مسیرهای ورود نور به ساختمان
    4- جلوگیری از تابش نور مستقیم در نقاط بحرانی
    5- استفاده از فیلترها و پخش کننده‌های نور در مجاورت پنجره‌ها
    6- استفاده از نور پردازی‌های مختلف و مناسب برای محیط‌های گوناگون
    علاوه بر این امکان همزمان استفاده از نور طبیعی و مصنوعی در محیط وجود داشته باشد و با استفاده از روش‌های گوناگون نظیر استفاده از نورگیر در وسط ساختمان و پله پله کردن سقف و به کارگیری دیوارهای جانبی و نصب پنجره‌های مناسب، نور را به داخل ساختمان انتقال داد.
    3- کنترل و تنظیم نور
    یکی از روش‌های قطع و وصل منابع نور استفاده از کلیدهای اتوماتیک قطع و وصل می باشد که علاوه بر قطع و وصل بارهای روشنایی، وظیفه حفاظت آنها در برابر اتصال کوتاه و اضافه بار را نیز به عهده دارند.
    گرچه کلیدهای اتوماتیک از اجزا اصلی حفاظت مدارهای روشنایی هستند ولی بهینه‌سازی مصرف انرژی نیازمند کنترل میزان شدت روشنایی و قطع و وصل منابع از راه دور و از محل است.
    لذا با استفاده از حس گرهای مناسب می توان در موارد عدم نیاز به نور، به طور خودکار منابع نور را خاموش و یا میزان نور آنها را در حد مورد نیاز کاهش داد و از مصرف بیهوده انرژی جلوگیری نمود.
    دیمر اتوماتیک تنظیم نور
    از حس گرهای نوری مناسب و اتوماتیک ولتاژ لامپ را تغییر داده و شار نوری لامپ را به گونه‌ای تنظیم می کنند که در صورت عدم نیاز خاموش شده و از مصرف انرژی جلوگیری کنند.
    دیمر تنظیم نور و حس‌گر نوری
    سیستم‌های کنترل نور برای استفاده در امر بهینه کردن مصرف انرژی و تامین نور مناسب در سیستم‌های روشنایی داخلی ساختمان‌ها و با استفاده از منابع نور مصنوعی و ترکیب آنها با نور طبیعی به کار می‌روند.
    استفاده از کنترل و تنظیم نور علاوه بر ذخیره‌سازی انرژی، باعث کاهش تعداد دفعات کلیدزنی در لامپ‌ها شده و در نتیجه عمر آنها را نیز افزایش می‌دهد.
    همچنین در پیک مصرف برق نیز می توان با استفاده از تنظیم نور توسط دیمرها و یا قطع نور توسط کلیدها در مصرف انرژی صرفه‌جویی کرد و با کاهش ساعات مصرف در طی سال از هزینه‌های اضافی جلوگیری نمود. ضمناً با قطع منابع نور نیز از تولید گرمای اضافی توسط آنها جلوگیری می‌گردد.
    کلیدها و لوازم مناسب کنترل نور می‌توانند برای استفاده موضعی از نور در محیط‌های مختلف بکار روند.
    در پایان لازم است به این نکته اشاره شود گرچه بهینه‌سازی به مفهوم کم مصرف کردن انرژی نیست، ولی باید فرهنگ استفاده درست از انواع انرژی‌ها و به کار بردن منابع نور و لامپ‌های کم مصرف و لوازم کنترل نور و طرح ساخت ساختمان‌های جدید آموزش داده شود تا در این راه موفقیت هر چه بیشتر حاصل شود.

     
     
     

     
     



    از آنجا که کاربرد روزافزون نور مصنوعی در محیط‌های مختلف، میزان استفاده از انرژی الکتریکی را به شدت افزایش داده است. لذا لازم است برای بهره برداری بهینه از انرژی الکتریکی، این سرمایه عظیم کشور هر چه بیشتر تلاش نمود.

    امروزه نیاز به منابع انرژی الکتریکی به سبب گسترش فعالیت‌های اجتماعی افزایش یافته است. یکی از کاربردهای انرژی الکتریکی تبدیل آن به نور است از آنجا که کاربرد روزافزون نور مصنوعی در محیط‌های مختلف، میزان استفاده از انرژی الکتریکی را به شدت افزایش داده است. لذا لازم است برای بهره برداری بهینه از انرژی الکتریکی، این سرمایه عظیم کشور هر چه بیشتر تلاش نمود و به همین منظور ضروری است در طراحی و ساخت لامپ‌ها و منابع تبدیل انرژی الکتریکی به نور تلاش جدی صورت گیرد، زیرا لامپ‌ها و منابع نور سنتی مورد استفاده دارای راندمان بسیار کوچکی در حد صفر می باشد و تقریبا 98 درصد انرژی به آنها تبدیل به گرما و حرارت شده و در نتیجه به هدر می رود. با توجه به این مساله علاوه بر نیاز به ساخت لامپ‌های جدید با بهره نوری بالا و ایجاد فرهنگ استفاده از آنه، لازم است در طراحی سیستم‌های روشنایی نیز با رعایت استانداردهای مربوطه از نور موضعی براساس کاربرد در محیط‌های مختلف حداکثر استفاده بشود. همچنین در ترکیب با نور مصنوعی از نور طبیعی که در طبیعت به وفور یافت می شود هر چه بیشتر استفاده کرد. در ضمن برای کنترل انرژی لازم است از لوازم کنترل و تنظیم نور در طراحی سیستم‌های روشنایی استفاده بشود تا انرژی به جا و مناسب استفاده گردد. در ادامه مقاله به روش‌های بهینه سازی مصرف انرژی با توجه به نکات و عوامل فوق پرداخته می‌شود.

    1- منابع نور
    درصد بسیار کمی از انرژی به نور تبدیل می‌شود، در منابع التهابی که از طریق ایجاد گرما انرژی الکتریکی را به نور تبدیل می کنند بهره نوری بسیار کم و در حدود 10 لومن بر وات می‌باشد و راندمان آنها به کمتر از 2 درصد می رسد. اگر چه این لامپ‌ها ارزان قیمت بوده و نور سفید تولید می‌کنند و رنگ‌دهی آنها بسیار عالی است، ولی عمرشان حتی بدون کلید زنی و قطع و وصل، بسیار کم بوده و در حدود 1000 ساعت است و با توجه به راندمان کم و بهره نوری کوچک و تلفات حرارتی بسیار زیاد، هزینه‌های بهره برداری بسیار گزافی دارند.
    با توجه به نیاز روز افزون بشر به انرژی و محدودیت آن در طبیعت، لزوم بهینه سازی مصرف و نیز مشکلات لامپ‌های التهابی، سالیانی است که محققان منابع نوری جایگزین را معرفی نموده و همچنان در پی منابع نور برتر می‌باشند. مهمترین منابع نور جایگزین، لامپ‌های تخلیه گازی کم فشار و پر فشار هستند. اگر چه امواج حاصل از تخلیه الکتریکی درون محفظه این نوع لامپ‌ها، دارای طول موج‌های کمتر از امواج مرئی هستند، ولی با استفاده از پودرهای فسفرسانس و فلوئورسانس که در سطح داخلی محفظه لامپ می‌نشانند، این امواج را به نور مرئی تبدیل می کنند. لامپ‌های تخلیه گازی کم فشار که فلورسنت نامیده می‌شوند، دارای بالاست مغناطیسی و کلید راه انداز بوده که کنترل جریان تخلیه الکتریکی و راه‌اندازی لامپ را بعهده دارند. این لامپ‌ها از بهره نوریی در حدود 40 لومن بر وات برخوردارند که نسبت به لامپ‌های التهابی بسیار بهتر است، اما باز هم به دلیل وجود بالاست مغناطیسی و امواج ماوراء بنفش، راندمان این نوع لامپ‌ها نیز کوچک و کمتر از 10 درصد می باشد. البته لامپ‌های تخلیه گازی پرفشار بخار جیوه و بخار سدیم نیز دارای بهره نوری بسیار خوب و در حد لامپ کم مصرف است، ولی طیف نوری آنها محدود بوده و نور سفید تولید نمی کنند. لامپ بخار جیوه نور متمایل به بنفش و لامپ بخار سدیم نور متمایل به زرد تولید می کنند و برای روشنایی داخلی مناسب نمی‌باشند.
    امروزه لامپ‌های کم مصرف با عمر بیش از 10000 ساعت و در اشکال مختلف گرد و مارپیچ، فلورسنت معمولی، فلورسنت فشرده، حباب دار ساده و مات و شمعی در بازار موجود می باشد. همه این لامپ‌ها دارای بالاست الکترونی سر خود و یا مستقل بوده و تنها لامپ نمونه حبابی ساده دارای محدود کننده داخلی می‌باشد.
    با توجه به ضریب برتر لامپ‌های کم مصرف و عمر بسیار زیاد آنها و عدم نیاز به سرویس و نگهداری، استفاده از این لامپ‌ها باعث بهره‌وری بسیار خوب و کاهش مصرف انرژی می‌گردد.
    استفاده از لامپ کم مصرف دارای توان مصرفی ای معادل 65 درصد لامپ معمولی است و به همین دلیل در مدت زمان یک سال هزینه برق مصرفی حاصل از کاربرد آنها کاهش چشم گیری یافته و سبب کاهش هزینه برق مصرفی معادل مبلغی در حدود 6000 دلار شده است که بسیار قابل توجه می‌باشد.
    2- استفاده از نور طبیعی
    استفاده از منبع نور طبیعی در نهایت موجب ذخیره سازی قابل توجه انرژی الکتریکی می‌گردد.
    استفاده از نور طبیعی باید با مهارت صورت گیرد تا علاوه بر آنکه موجب آسایش مصرف کنندگان گردد از اشکالات احتمالی آن همچون خیرگی چشم و ایجاد سایه‌های مزاحم و نیز تولید سرما و گرمای نامطلوب جلوگیری شود. که در صورت بروز چنین مشکلی نیاز به استفاده از انرژی اضافی افزایش خواهد یافت.
    همچنین برای استفاده از نور طبیعی باید امکان تنظیم و کنترل نور و کنتراست محیط وجود داشته باشد تا کارایی افراد را افزایش دهد.
    برای تنظیم نور از پنجره‌هایی با ابعاد مناسب که در طراحی ساختمان‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد و شیشه‌های رفلکتوری مطلوب و پرده‌های مناسب استفاده می شود که البته استفاده از نور طبیعی برای مراکز تجاری و مسکونی قابلیت بهره برداری بهتر و بهره وری بیشتری را به همراه دارد.
    استفاده از نور طبیعی دارای مزایای بسیاری از جمله کاهش هزینه‌های طراحی و نصب سیستم روشنایی بین 5/0 تا 2 دلار برای هر مترمربع، کاهش هزینه‌های دوره ای متناسب با کاهش تعداد چراغ‌ها بین 35 تا 50 درصد است. همچنین باعث بالا بردن نشاط و کارایی و عدم خستگی زودرس افراد در محیط‌های اداری، تجاری و صنعتی می‌شود. نصب پنجره‌های مناسب نیز امکان تامین سرمایش و گرمایش مناسب و گردش هوا را بوجود می‌آورد مطالعات نشان می‌دهد که این کار هزینه تهویه هوا در محیط‌های داخلی را بین 10 تا 20 درصد کاهش می‌دهد.

    بهینه سازی مصرف انرژی نیازمند کنترل میزان شدت روشنایی و قطع و وصل منابع از راه دور و از محل است

    البته استفاده از نور طبیعی هزینه‌هایی هم به همراه دارد که طراح باید با طرح کردن پنجره‌های مناسب و سیستم‌های کنترل و حسگرهای مناسب، نور را کنترل و از چشم زدگی و ایجاد سایه روشن و هدر رفتن و اتلاف انرژی حرارتی جلوگیری نماید.

      
      
     
     
     
     

    اسراف و معیارهای تشخیص آن

     
     

     

     

     

     

    یکی از آسیب های مهم بر فرد و جامعه اسراف و زیاده روی است که پی آمدهای منفی و گاه خطرناکی، چه در بعد اقتصادی و چه در بعد اخلاقی بر جای می گذارد. اسراف، در اصل به معنای تجاوز ار حد وسط است. مفهوم و گستره معنایی این واژه در قرآن کریم، همان معنای لغوی آن است. راغب اصفهانی می گوید: «سَرَف» تجاوز از حد در هر کاری است که آدمی انجام می دهد». واژه «تبذیر» نیز، پراکنده ساختن و جدا کردن چیزی است که به تدریج در معنای مجازی نابود کردن و هدر دادن مال و در تعبیر عامیانه «ریخت و پاش» به کار رفته است.
     
    بنابراین، اسراف معنای نزدیکی با تبذیر دارد، با این تفاوت که اسراف، بیشتر زیاده روی در مصرف است؛ ولی تبذیر، هدر دادن مال و اتلاف آن است. همچنین، گستره اسراف، تمام افعال آدمی را در برمی گیرد، در حالی که گستره تبذیر، اختصاص به امور مالی دارد. هر چند در روایت ها گاهی در یک معنا هم به کار می روند.
     
    تشخیص تبذیر به معنای هدر دادن و اتلاف ثروت و کالا دشوار نیست، ولی تشخیص اسراف به معنای تجاوز از حد و گذر از میانه روی و رسیدن به افراط گرایی دشوار است؛ زیرا باید حد معتبر و محکم در اسراف را با ملاک ها و معیارهایی سنجید.
     
    از نگاه قرآن و روایت های پیشوایان دین، تمام واجبات و محرمات دینی، حدود الهی است و هرگونه تغییر در احکام یا عمل نکردن به آن، خروج از حد و ممنوع است. البته کاربرد قرآنی این واژه بسیار فراوان است، برای مثال: اسراف در قتل، یعنی قصاص فرد یا افرادی غیراز قاتل (آل عمران: 3) که خود تجاوز از حد الهی قصاص است. بنابراین، مصرف هرگونه کالایی که حرمت شرعی دارد، نوعی اسراف است. از سوی دیگر، تشخیص موضوع های گوناگون احکام، بیشتر به عهده عرف و مکلف گذاشته شده است. در عین حال، برای ضابطه مند کردن تشخیص عرفی، معیارهایی ارائه شده است. اول اینکه، هرگاه مصرف کالا به گونه ای باشد که بخشی از آن هر چند اندک تضییع شود، اسراف خواهد بود. در این مورد امام صادق علیه السلام فرموده است:
     
    میانه روی چیزی است که خدای بزرگ و والا آن را دوست دارد و اسراف را ناخوش، حتی دور انداختن هسته (خرما و میوه) را ؛ زیرا آن نیز به کاری می آید و حتی دور ریختن ته مانده نوشیدنی ات را.
     
    معیار دوم اینکه، هر گاه مصرف کمی یا کیفی کالا برای بدن زیان بار باشد، درصورت مصرف گونه ای از اسراف است. چنان که این مهم، از سخن امام صادق علیه السلام نیز به روشنی برمی آید: «در مصرف آنچه بدن را سالم نگاه می دارد، اسراف نیست، بلکه اسراف در چیزی است که مال را تباه سازد و به بدن زیان رساند».
     
    استفاده از امکانات مادی بیش از نیاز، به عنوان معیار سوم مطرح است، مانند خوردن بیش از اندازه نیاز یا ساختن منزلی بسیار وسیع که به همه آن به هیچ وجه نیازی نیست. این سخن امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز ناظر به همین معیار است: «ما فوقَ الکَفافِ اِسرافٌ؛ بیش از اندازه کفاف، اسراف است».
      

     

      

     

     

     

     

     

     
     

    در بیشتر نوشته‌های مرتبط با جوانان، «جوان» با «مشکلات اجتماعی» شناسایی می‌شود. دامنه‌ی این «مشکلات» متنوع است: بیکاری، مصرف مواد مخدر، جرم، محرومیت، عقب‌ماندگی آموزشی و بیکاری از این جمله‌اند. همه‌ی اینها مقوله‌ای را تحت عنوان «مشکلات جوانان» ایجاد کرده است (کولز، 2003). این مشکلات در کشورهایی که جوانان، ساخت اصلی جمعیت را تشکیل می‌دهند، اولویت سیاستگذاری‌های اجتماعی را به خود اختصاص داده است. اما اتخاذ و اجرای هر سیاست موفقی بدون بررسی و شناخت انتقادی موقعیت جوانان در جامعه عقیم باقی می‌ماند. هدف این مقاله بررسی نقش جوانان در جامعه‌ای است که ما آن را مصرفی می‌نامیم. فهم «جامعه‌ی مصرفی» به ما نشان می‌دهد که جامعه‌ای که جوانان در آن زندگی می‌کنند هر چه بیشتر تحول می‌یابد چرا که جوانان یکی از مصرف‌کنندگان مؤثر در این جامعه هستند. بحث رابطه‌ی جوانان با «جامعه‌ی مصرفی» از قبیل خرید کردن، سبک و مد بخش قابل ملاحظه‌ای را در میان مطالعات صورت گرفته در خصوص جوانان در سال‌های اخیر به خود اختصاص نداده است. استدلال اساسی این مقاله این است که جوانان کارگزارانی هستند که به عنوان «مصرف‌کننده‌ی فعال»، بیشترین تغییرات و تأثیرات را در این جامعه می‌گذارند. بنابراین، بررسی رابطه‌ی جوانان و «جامعه‌ی مصرفی» هدف این مقاله است. در این راستا نخست به شناخت «جامعه‌ی مصرفی» می‌پردازیم. سپس با توجه به نظریات جامعه‌شناسان نسبت به مصرف، ویژگی‌ها و پیامدهای ظهور «جامعه‌ی مصرفی» را بررسی خواهیم کرد. در پایان به بررسی نسبت نقش و جایگاه جوانان در این جامعه می‌پردازیم.

    در دهه‌ی گذشته، سیاست جوانان در نظام‌های مختلف سیاسی توجه خاصی را به خود جلب کرده است تا جایی که رهیافت کلی‌گرا در سیاست جوانان مورد نظر پژوهش‌گران قرار گرفته است (کولز، 2000؛ کلمن و هندری، 1999). اما پیش از اقدام به هر نوع سیاست‌گذاری باید ویژگی‌های مسایل جوانان را شناخت. از آنجایی که بیشتر پژوهش‌گران سعی در شناخت هزینه‌های بلندمدت آسیب‌پذیری جوانان یا زیرگروه‌های مشکل‌زا در جمعیت جوان را دارند برخی مقولات مهم مورد غفلت واقع شده است. یکی از مسایلی که کمتر مورد بررسی مجلات مطالعات جوانان قرار گرفته است، رابطه‌ی «جامعه‌ی مصرفی» و جوانان است (ابرکرومبی و دیگران، 2000: 347).

    «مصرف» مفهوم کلیدی است به این معنی که ممکن است با آن بتوان قفل فهم جامعه‌ی مدرن را باز کرد. «مصرف» مفهومی آغشته به ارزش است. به طور مثال، در جهان کنونی، بینش «بازار باز» به عنوان یک جامعه‌ی خوب مطرح شده است که ادعا می‌شود ثروت، کالاها و خدمات و آزادی انتخاب را به مصرف‌کنندگان عقلانی عرضه می‌کند. در مقابل برخی بخش منفی و تاریک مصرف را با بهره‌گیری از واژه‌های تحقیرآمیزی مانند مصرف‌گرایی، مادی‌گرایی، فرصت‌طلبی، خودپرستی و لذت‌گرایی مورد توجه قرار می‌دهند. (آلدریج، 2003: 7ـ 6).

    «مصرف» همچنین در مقابل مفاهیم دیگری قرار می‌گیرد: مصرف در مقابل تولید، مصرف در مقابل سرمایه‌گذاری، مصرف در مقابل شهروندی، مصرف در مقابل حفظ میحط زیست و … از جمله مهم‌ترین تقابل‌ها می‌باشد (همان‌جا: 13 ـ12).

    به علاوه مصرف ابعاد مختلفی به خود می‌گیرد. مصرف‌کننده در نقش‌های مختلفی در «جامعه‌ی مصرفی» ظاهر می‌شود. هنگامی مصرف‌کننده به مثابه‌ی فردی انتخاب‌گر محسوب می‌شود که به قصد بیشینه‌سازی فایده‌مندی خود عمل می‌کند. در عین حالی که این مصرف‌کننده، نیروی محرکه «جامعه‌ی مصرفی» است، کنشگر عقلانی محسوب می‌شود که بهترین قاضی انتخاب بین علایق خود است دیگر نقش‌های مصرف‌کننده عبارتند از: مصرف‌کننده به عنوان برقرارکننده‌ی ارتباط «از طریق نمادهای مصرف» از راه‌های مختلف چون مصرف تظاهری یا اوقات فراغت تظاهری و …، مصرف‌کننده به مثابه‌ی اکتشاف‌کننده، مصرف‌کننده به مثابه‌ی جویای هویت (و موقعیت)، مصرف‌کننده به مثابه‌ی لذت‌گرا (هنرمند)، مصرف‌کننده به مثابه‌ی مجروح «جامعه‌ی مصرفی»، مصرف‌کننده به مثابه‌ی مبارزه‌گر و فعال، مصرف‌کننده به مثابه شهروند (همان جا: 19 ـ 17).

    اما هدف اصلی این مقاله این است که ضمن فهم جامعه‌ی مدرن از طریق بررسی ویژگی‌های «جامعه‌ی مصرفی»، به نقشی که جوانان در آن به عنوان مصرف‌کننده‌ی اثرگذار و فعال بازی می‌کنند، بپردازد. در این راه سؤالات مختلفی مطرح خواهد شد. رابطه‌ی «جامعه‌ی مصرفی» با مدرنیته‌ی اولیه و مدرنیته‌ی متأخر چیست؟ آیا «جامعه‌ی مصرفی» در مدرنیته‌ی متأخر از نوع مدرنیته اولیه متمایز است؟

    سؤال دیگری که مطرح می‌شود این است که آیا ما در جهان در حال توسعه وارد «جامعه‌ی مصرفی» شده‌ایم؟ یا این که خیر، این جامعه در غرب و برخی دیگر از کشورهای توسعه‌یافته ظاهر شده است؟ به دیگر سخن، نسبت این جامعه با ما چیست؟ آیا کالاها و اشیا در جهان جدید، سبک زندگی و ماهیت زندگی ما را می‌سازند؟ آیا سیستم اشیا ما را احاطه کرده است؟ آیا «انسان بازتابی» این نظام اشیا را بازتولید می‌کند؟ جایگاه «فردبازتابی» در «جامعه‌ی مصرفی» کجاست؟ «فرد بازتابی» را فردی می‌دانیم که کنش‌هایش شرایط زندگی‌اش را می‌سازد (گیدنز، 1380). آیا ما در میان اشیا هستیم و یا بر اشیا احاطه داریم؟ برخی معتقدند که ما در میان اشیا هستیم و با ضرباهنگ اشیا زندگی می‌کنیم. ما طبق چرخه‌ها و چرخش‌های لاینقطع آنها زندگی می‌کنیم. امروزه ما هستیم که ناظر تولد و برآورده شدن و ارضا و سپس مرگ آنها هستیم. اما دیروز این اشیا بودند که ناظر تولد و رشد و مرگ ما بودند: مانند مجسمه‌ها و عتیقه‌ها و … فرد در چنین وضعی چطور می‌تواند شرایط زندگی خود را تغییر دهد؟

    در آغاز بر این نکته تأکید می‌کنیم که برخلاف اقتصاددانان این مطالعه با رهیافتی جامعه‌شناختی، موقعیت جوان را به مثابه‌ی مصرف‌کننده‌ای در نظر می‌گیرد که تنها به قصد حداکثر کردن سود و فایده‌مندی‌اش عمل نمی‌کند. «مصرف‌کننده‌ی جوان» کنشگری است که در تعامل با سایر جوانان و نیز افراد جامعه بررسی می‌شود. بنابراین عقلانیت مصرف‌کننده، تنها یک متغیر است نه پیش‌فرض. بنابراین، به قول بودریلارد، افراد فقط به این علت که نیاز دارند، مصرف‌ نمی‌کنند (1998). لذا در «جامعه‌ی مصرفی» پویایی‌های اجتماعی مصرف یعنی مدل همنوایی، انطباق و رقابت مورد توجه است. «جامعه‌شناسان مصرف» برخلاف «روان‌شناس» کمتر به انگیزه‌های عمیق فرد می‌پردازد بلکه بیشتر به دنبال فعال کردن مدل‌های همنوایی، انطباق و رقابت مصرف‌کننده‌ای جوان است که تحت تأثیر گروه همالان در «جامعه‌ی مصرفی» مدل‌های فعالی می‌سازد.

    امروزه ما در محاصره‌ی خارق‌العاده مصرف و فراوانی خدمات، اشیا و کالاهای مادی قرار گرفته‌ایم. همین‌ها جهش اساسی در «اکولوژی نوع انسانی» پدید آورده است. به قول «جین بودریلارد» دیگر احاطه‌ی بشر به وسیله‌ی بشر پایان گرفته و اینک شاهد محاصره‌ی بشر به وسیله اشیا هستیم. دیگر مبادله‌ی روزانه بین افراد نیست بلکه با کسب و دست‌کاری کالاها و پیام‌ها صورت می‌گیرد (فوستر، 1988). یکی از پیامدهای روشن این وضع به طور مثال این است که مفهوم «محیط زیست» بی‌شک تنها از زمانی مورد نظر قرار گرفته که ما به علت واسطه‌گری اشیا کمتر با سایر انسان‌ها نزدیک هستیم. در چنین وضعی است که مصرف‌گرایی فرهنگ جوانی ساخته می‌شود. چنین فرهنگی بی‌شک متفاوت از سایر فرهنگ‌های جوانان در دوره‌های گذشته است. «مصرف‌کننده‌ی جوان» در چنین شرایطی بسیار خلاقانه رفتار می‌کند، چون جوانان برخلاف دیگر گروه‌های سنی و جنسی مانند زنان منفعلانه و یا غیرنقادانه با چنین جامعه‌ای برخورد نمی‌کنند (ریکی، 1993). جوانان عمموماً معنی کالاهای خریداری شده را تغییر می‌دهند و سبک‌های جدیدی در بازار توده‌ای ایجاد می‌کنند. این امر به شکل یک نوع کار خلاقانه درمی‌آید که مقوله‌های جدیدی را در بازار مصرف ایجاد می‌کند. آنها زیباشناختی خاص خود را به بازار مصرف تحمیل می‌کنند که از طریق رنگ‌ها و اجناس خاص خود، هر روز متبلورتر می‌گردد. این امر را می‌توان در خرید لباس، مصرف غذا، اوقات فراغت (مصرف زمان) و … مشاهده کرد. تمامی اینها بر ویژگی‌های در حال تحول «جامعه‌ی مصرفی» تأثیر می‌گذارد. برای فهم بهتر چنین خلاقیت نمادینی که به خصوص از سوی جوانان در «جامعه‌ی مصرفی‌» بروز می‌یابد نخست به ویژگی‌های چنین جامعه‌ای اشاره می‌کنیم.

     

       

      نظرات 0 + ارسال نظر
      برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
      ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد